گزارش کمیسیون « طبارشناسی حوزه انقلابی »

شما اینجا هستید

به گزارش دفتر ارتباطات فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین ابوطالبی در بیست و دومین همایش دفتر ارتباطات فرهنگی با عنوان « حوزه انقلابی و رسالت های آن » به ارائه گزارش کمیسیون « طبارشناسی حوزه انقلابی » پرداخت که متن کامل آن در ذیل آمده است:
کمیسیون تخصصی که دیشب بنده و برخی از دوستان دیگر در آن حضور داشتیم کمسیون طبارشناسی حوزه انقلابی بود یکی از موانع انقلابی ماندن حوزه و خطری را که مقام معظم رهبری تحت عنوان خطر نفوذ سکولاریزم در حوزه های علمیه مطرح کردند امروز با بررسی وضعیت حوزه های علمیه و عملکرد طلاب و حوزه های علمیه مشاهده می شود این است که متأسفانه بسیاری از طلاب و حتی برخی از اساتید در حوزه های علمیه با پیشینه ی تاریخی سیاسی و عملکرد سیاسی حوزه های علمیه در راستای شاخصه های انقلابی ماندن و انقلابی بودن اطلاعات مناسبی ندارند و آشنا نیستند و متأسفانه گاهی در بین طلاب و محصلین حوزه های علمیه این گونه القاء می شود که علماء و بزرگان ما خیلی به مسائل اجتماعی و سیاسی کاری نداشتند و بیشتر دنبال بحث و کار خودشان بودند و طلبه نباید خیلی به مسائل سیاسی و اجتماعی ورود پیدا کند حقیقت این است که وقتی ما پیشینه ی تاریخی حوزه های علمیه را بررسی می کنیم حتی با شاخص هایی که امروز مقام معظم رهبری به عنوان شاخص های انقلابی گری و انقلابی ماندن مطرح کردند ما بسیاری از این شاخص ها را در پیشینه ی تاریخی حوزه های علمیه و در سطح مراجع و بزرگان حوزه های علمیه می بینیم و گاهی این تلقی وجود دارد که احساس می شود انقلابی گری صرفاً با حرکت امام و یا بعد از انقلاب در حوزه های علمیه اتفاق افتاد این تلقی ناقصی از تاریخ حوزه های علمیه است. پیشینه ی تاریخی حوزه های علمیه نشان می دهد در دوره هایی که البته شیعه و جامعه ی شیعه و علمای شیعه در فضای تقیه به سر می بردند و تحت حکومت های اهل سنت بودند طبیعتاً در پی حفظ میراث علمی و اعتقادی شیعه بودند و در غالب یک رابطه ی علمی با جامعه بحث های تشیع و ارزش های شیعی را جلو می بردند از زمانی که در حقیقت حکومت های شیعی تشکیل شد و فضا برای علمکرد سیاسی و اجتماعی علمای شیعه باز شد که این فضا عموماً به پانصد و یا ششصد سال قبل برمی گردد ما شاهد عملکرد پررنگ سیاسی و اجتماعی بزرگان حوزه های علمیه هستیم و کسانی که در حقیقت با همین شاخص هایی که امروز تحت عنوان شاخص های انقلابی گری و انقلابی ماندن که توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است سعی می کردند عملکرد سیاسی و اجتماعی داشته باشند و روابط خودشان را با جامعه و حکومت های موجود تنظیم کنند اگر شاخص انقلابی گری و انقلابی ماندن توجه به ارزش های اساسی اسلام و به تعبیری اسلام ناب هست اگر بحث حفظ استقلال جامعه ی اسلامی است اگر بحث دشمن شناسی و توجه به برنامه های دشمن و ممانعت از نفوذ دشمن هست و اگر به تعبیر مقام معظم رهبری بحث تقوای سیاسی هست یعنی این که انسان مواظب باشد از لغزشگاه هایی که مورد سوء استفاده ی دشمن قرار می گیرد پرهیز کند و خودش را حفظ کند پیشینه ی تاریخی حوزه های علمیه نشان می دهد که خیلی از بزرگان ما در همین راستا عمل کردند اگر اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی و اسلام متحجر به این معنا است که اسلام برای همه ی عرصه های زندگی بشر چه دنیا و چه آخرت و چه امور فردی و امور اجتماعی برنامه دارد و تجلی این اسلام در عرصه ی بیرونی و اجتماعی در قالب ولایت فقیه و حاکمیت جامعه ی اسلامی و حکومت دینی تجلی پیدا می کند در دوره های گذشته علمای شیعه در حد مقدورشان در راستای تحقق این امر تلاش کردند. در دوره هایی مثل دوره ی صفویه که بزرگانی مانند مرحوم محقق کرکی و مرحوم شیخ بهایی و مرحوم علامه مجلسی که این ها بزرگان علمی حوزه های علمیه در آن مقاطع تاریخی بودند بر مبنای اعتقاد به نیابت عامه ی فقها از امام زمان و لزوم حضور اجتماعی و سیاسی علما وارد در عرصه های سیاسی و اجتماعی شدند و گاهی وادار کردند که حتی پادشاه زمان خودشان اعتراف کند... مانند شاه طهماسب که خطاب به محقق کرکی این تعبیر را به کار می برد که انت احق بالملک لانک نایب الامام، و یا در دوره های دیگر بزرگان مانند مرحوم کاشف الغطاء، زمانی که دشمن به جامعه ی اسلامی حمله می کند و کیان اسلامی در خطر می افتد و مرحوم کاشف الغطاء فتوای جهاد را صادر می کند و تصریح می کند که سیاسیت جهاد و دفع اهل کفر و عناد مخصوص به انبیاء و ائمه هست و قائم مقام آن ها (فقها) و من هم غائلین به نیابت فقها از ائمه هستم، پس به فتحعلی شاه قاجار دستور می دهم و اجازه می دهم بنده ی ما که معترف به بندگی ما هست فرماندگی جهاد را به عهده بگیرد، ولایت خودش را به صراحت اعلام می کند و دستور و حکم ولایی اش را در قالب حکم جهاد صادر می کند و جامعه هم از آن پیروی می کند اگر دشمن شناسی و حفظ استقلال کشور از شاخص های حوزه های انقلابی است صدو بیست سال و یا صد و سی سال قبل مرحوم آیت الله ملاعلی کنی در تهران، زمانی که خود ناصرالدین شاه و وزیر اصلی و صدر اعظم او به انگلستان می روند و قراردادی را به نام قرارداد رویتر منعقد می کنند هنوز کسانی که قراداد را بسته اند به ایران بازنگشتند ملاعلی کنی مفاد قرارداد را متوجه می شود و پی گیری می کند و هنوز این ها برنگشته اند انتقاد و نظر خودش را اعلام می کند و به صراحت و قدرت تمام به ناصرالدین شاه می گوید این قرارداد اقتصادی که شما بسته اید قراردادی نامناسب و غیرمفید برای کشور است و باید قرارداد را لغو کنید و باید صدر اعظم خود را عزل کنید و من اجازه نمی دهم چنین صدر اعظم خیانتکاری که چنین قراردادی را بسته است وارد ایران بشود. و ناصرالدین شاه هم به حرف او گوش می دهد و همین طور زمانی که مرحوم میرزای شیرازی در قالب یک قرارداد اقتصادی که موجب سلطه ی کفار بر جامعه ی اسلامی می شود ایشان بر اساس حفظ مصالح نظام اسلامی و جامعه ی اسلامی حکم ولایی تحریم تنباکو را می دهند و تنباکویی را که بر اساس حکم اولی حلال است را حرام اعلام می کند و با این کار خود و تبعیت مردم از ایشان استعمار قدرتمند بریتانیای کبیر را به زانو درمی آورد این علامت دشمن شناسی و شناخت برنامه ی دشمن و مقابله با برنامه ی دشمن در دوره های گذشته است. و همچنین زمانی که ما در دوره های بعدی در دوره ی مشروطیت و دوره های بعدی می بینیم علما و بزرگان ما نسبت به این که نظام سیاسی باید به چه شیوه ای اداره شود برنامه دارند و طرح می دهند و اعتراض می کنند و پی گیری می کنند که مجلسی تشکیل شود که بر اساس احکام شرع بر حکومت و دوایر دولتی نظارت کند. صدو ده سال قبل در این مجلس مرحوم شیخ فضل الله پیشنهاد می دهد که قالب شورای نگهبان امروزی ما در کشور را باید هیئتی از فقها باشد که بر مجلسی که می خواهد بر دولت نظارت کند ناظر باشند و قوانین مجلس زمانی رسمیت پیدا می کند که فقها آن را تأیید کنند و این توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی و توجه به نگاه هایی است که جامعه را تهدید می کند.
نکته ی آخری را که بنده می خواهم عرض کنم البته با توجه به این که وقت محدود است این است که مطالعه ی پیشینه ی تاریخی حوزه ی انقلابی نشان می دهد بویژه از زمانی که دشمن و استعمار از روحانیت و مرجعیت ضربه ی شدید خورد که شاید یکی از بزرگترین ضربه ها در همین دوران تحریم تنباکو بود که زمانی که خبر پیروزی نهضت تحریم را خدمت آیت الله میرزای شیرازی بردند نقل هست که ایشان گریه کردند و فرمودند نهضت پیروز شد اما دشمن امروز به این پتانسیل مرجعیت پی برده است و نفوذ خواهد کرد و برنامه ریزی خواهد نمود و این نفوذ در دوره های بعدی به طور جدی دنبال شده است. ما در دوره ی مشروطه داریم که چرچیل کاردار سفارت انگلیس لباس روحانی می پوشد و به عنوان یک روحانی اهل طالقان در تجمعات مشروطیت فعالیت می کند ما در دوران مشروطیت نفوذ برخی از عناصر وابسته را در برخی از نهادهای حوزوی داریم و اسناد آن هم موجود هست.
شخص مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشاتشان فرمودند که یکی از آقایان علما گفته اند که من در یکی از بازار هویش نجف حرکت می کردم چند سوار انگلیسی را دیدم و فرمانده ی آن ها رو به من کرد و سلام کرد، نگاه کردم دیدم فرمانده ی سواران انگلیس یکی از کارگزاران و مرتبطین بیوت یکی از مراجع در نجف است. که سال ها در آن جا حضور داشت و از آن باب بنده را می شناخت، فضای نفوذ دشمن به شکل های مختلف در حوزه هاو روحانیت شیعه وجود دارد و ما باید از تجربه های تاریخی و پیشینه ی تاریخی هم عملکرد انقلابی حوزه های علمیه و هم شیوه های نفوذ دشمن در حوزه ها درس بگیریم و این امر حاصل نخواهد شد جز آشنایی دقیق با سیره ی سیاسی اجتماعی بزرگان و مراجع و علمای شیعه، و نحوه ای که دشمن سعی می کرد عملکرد حوزه ی انقلابی را از بین ببرد و اثر آن را خنثی کند که امروز به طور جدی این مسئله دنبال می شود. آقای عیان برمن که از سیاستمداران آمریکایی است در سال 2005 کتابی در آمریکا می نویسد و در آن می گوید که ما بعد از گذشت بیست و چند سال از دوران جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدیم که تنها راه براندازی نظام جمهوری اسلامی نفوذ و حمایت از نهادهای دینی ساکت یا مخالف نظام جمهوری اسلامی است. یعنی باید از درون نهادهای دینی نظام جمهوری اسلامی را شکست داد. و این مسیری است که دشمن دنبال می کند و طبیعتاً در قالب نیروهای خودی و تفکرات سکولار و روشنفکر مابی که امروز در فضاهای علمی جامعه ی ما چه در دانشگاه و چه در برخی از نهادهای حوزوی ترویج می شود و همان بلایی را که در دوران مشروطیت، همین روشنفکرمابها با القاء ادبیات سیاسی غربی و الفاظ و نهادهایی چون مشروطیت غربی آرام آرام آوردند و این بحث را جا انداختند و نهضت عدالتخواه اسلامی را که مورد نظر علماء بود آرام آرام آن را منحرف کردند و امروز همین خطر اتفاق می افتد یعنی امروز ادبیات سکولار در حوزه های سیاسی و اقتصادی اجتماعی در جامعه ی ما نشر پیدا می کند و تنها راه آن اسلامی سازی این ادبیات در حوزه های به ویژه علوم انسانی است که تنها کار حوزویان در ارتباط با دانشگاه است که این اتفاق می تواند جلوی نفوذ دشمن را بگیرد. در مجموع به نظر می رسد که انقلابی گری و شاخص های انقلابی ماندن شاخص هایی است که در دوره های گذشته توس بزرگان دینی در حوزه های علمیه دنبال می شده است لکن هر کدام به تبع شرایط خاص خودشان بوده و امروز هم ما باید با استفاده از تجربه ی عملی و تاریخی که از بزرگان دینی خودمان و بزرگان حوزه داریم بتوانیم این مسیرها را بشناسیم و در مقابل هم راه های خنثی کردن آن را که توسط دشمن دنبال می شود را بشناسیم که در این صورت حوزه می تواند انقلابی بماند و انشاءالله از انقلاب اسلامی میراث سایر علمای گذشته به ویژه حضرت امام (ره) انشاءالله پاسداری کند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

فایل دانلودی: