همگرایی در قدرت؛ از هماهنگی ساختاری تا کارآمدی واقعی

شما اینجا هستید

همگرایی در قدرت؛ از هماهنگی ساختاری تا کارآمدی واقعی
 

در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، لحظه‌هایی وجود داشته که میان سه قوه کشور هماهنگی کم‌نظیری شکل گرفته است؛ اما آنچه اهمیت دارد، نه خود هماهنگی، بلکه ثمره‌ی آن در زندگی مردم است. هماهنگی سه قوه اگر به هم‌افزایی در تصمیم‌سازی منجر نشود، به‌سادگی می‌تواند به ظاهرسازی سیاسی بدل گردد. تجربه‌ی ایران در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که انسجام ساختاری بدون انسجام اندیشه، دستاوردی پایدار ندارد.

آنچه کشور امروز نیاز دارد، «هماهنگی هدفمند» است؛ یعنی هم‌سویی قوا نه برای تأیید یکدیگر، بلکه برای تکمیل یکدیگر. قوه مقننه باید صدای کارشناسی و نقد باشد، نه تکرار دولت. قوه مجریه باید به جای انتقال مسئولیت، ظرفیت‌های نظارتی و قانون‌گذاری را در مسیر بهبود عملکرد خود به کار گیرد. قوه قضائیه نیز باید نقش داور اعتماد عمومی را ایفا کند؛ جایی که عدالت نه در شعار، بلکه در رفتار نظام جلوه یابد.

تدبیر رهبری معظم انقلاب در دعوت به همکاری سه قوه، در واقع پاسخی به بحران چندصدایی و واگرایی درون‌حاکمیتی است. این سیاست اگر به‌درستی درک شود، می‌تواند موتور هم‌افزایی در اداره کشور باشد. اما اگر به ابزاری برای همسان‌سازی ظاهری یا حذف نقد تبدیل شود، نتیجه‌ای معکوس خواهد داشت.

هماهنگی واقعی زمانی معنا دارد که نظام تصمیم‌سازی کشور بتواند به حل مسئله برسد. مردم از همگرایی سیاسی انتظار آرامش اقتصادی، ثبات تصمیم و پیش‌بینی‌پذیری دارند. اعتماد عمومی از مسیر کارآمدی عبور می‌کند؛ از تصمیمی که به‌موقع گرفته می‌شود و از مدیری که به‌جای سخن، عمل می‌کند.

هماهنگی سه قوه نه غایت، بلکه وسیله‌ای برای کارآمدی نظام است. این همگرایی باید در خدمت عدالت، شفافیت و پاسخ‌گویی قرار گیرد؛ وگرنه به‌جای پیوند، به حلقه‌ای از تکرار تبدیل خواهد شد.

 

کلمات کلیدی: همگرایی سه قوه، هماهنگی ساختاری، کارآمدی نظام، تصمیم‌سازی، انسجام اندیشه، هم‌افزایی، عدالت، اعتماد عمومی.

 

پایان پیام

همراه ما باشید در پیام رسان های / ایتا / بله / ویراستی

فایل دانلودی: 
موضوع اصلی: 
علوم سیاسی