به گزارش دفتر ارتباطات فرهنگی، «جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند!
مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است میباشد و شکنجهها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عدهای را اعدام میکنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمیگذاشتند!
این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسامآور غوطه میخورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره میشود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده!
و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا میشود.»
این صحبت های یک ضدانقلاب در ارتباط با وضعیت این روزهای کشور نیست بلکه قسمتی از پیش بینی های امام راحل در خصوص توطئه های آینده دشمنان و تزریق یاس و ناامیدی به جامعه برای پشیمان سازی مردم از انقلاب اسلامی است. خط خبری رسانه های بیگانه نشان می دهدکه این پیش بینی خیره کننده که در بند(ج) وصیت نامه سیاسی الهی امام راحل قرار دارد امروز محقق شده است،
رجانیوز به مناسبت ایام الله دهه فجر در سلسله مطالبی اقتصادی- سیاسی- بین الملل- علمی و فرهنگی به قسمت هایی مختصر از دستاوردهای انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف اشاره خواهد کرد.
هرچند نباید این نکته را فراموش کرد که کارآمدی نظام اسلامی نیازی به اثبات ندارد و بزرگترین اثبات آن جشن چهاردهه صلابت آن است که در 22بهمن هرسال توسط مردم برگزار می گردد. چرا که جمهوری اسلامی با وجود دشمنانی که به عنوان قدرت مندترین، ثروت مندترین و خشن ترین کشورها در نظام بین الملل شناخته می شوند توانسته مسیر رو به رشد خود را در پی بگیرد و نه تنها بقای خود را حفظ کند که در این مسیر پیشرفت هم داشته باشد.
رهبرمعظم انقلاب در این مورد می فرمایند: «بزرگترین دلیل کارآمدی نظام، استمرار و بقای آن است و اگر نظام اسلامی ناکارآمد بود، تاکنون بلعیده شده بود.»
"ملت ایران قادر به ساختن لولهنگ نیست و یک کارخانه سیمان را نمیتواند اداره کند" این سخنان رزم آرا نخست وزیر رژیم آریایی(!) پهلوی در صحن مجلس ایران است که زبان او در تحقیر ملت ایران و تمجید از اروپا و آمریکا می چرخد.
رژیم پهلوی اعتقاد داشت ایرانی حتی نمی تواند آفتابه گلی(لولهنگ) درست کند چه رسد به آفتابه فلزی! این مردم باید برای پیشرفت خود از سر تا پا غربی شوند! مردم ایران که با انقلاب خود تو دهنی بزرگی به این تفکر زدند امروز قله های علمی را با صرف فعل«توانستن» یکی پس از دیگری فتح می کنند و با لیزر و سلول های بنیادی و فناوری هسته ای و پزشکی و.. هر روز بر دهان یاوه گویی غرب پرستان زده و می زنند. در گزارش به مختصری از پیشرفت های بزرگ کشور در ده های بعد از انقلاب اشاره می شود.
پیشرفت یا توسعه علم (که گاهی هم با توسعه علمی اشتباه می شود) شرط اصلی توسعه اجتماعی، اقتصادی و تمدّنی است؛ امروزه پژوهش، تولید علم و فناوری به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیشرفت و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و سیاسی کشورها مطرح می باشد. جمهوری اسلامی ایران به خوبی این مسئله را درک نموده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش های گسترده ای را در جهت بهبود وضعیت تولید علم و فناوری انجام داده و پیشرفت های چشمگیری را در این زمینه به دست آورده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کشور با عقب ماندگی های شدیدی در بخش های مختلف از جمله آموزش عالی مواجه بود و کمبود نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده به شدت در کشور احساس می شد، به طوری که تا چند سال پس از پیروزی انقلاب در برخی شهرهای کشور پزشکانی از کشورهای جهان سوم مشغول به کار بودند. این وضعیت تا اواسط دهه 60 ادامه داشت تا اینکه برنامه ریزی هایی جهت بهبود این وضعیت در ستاد انقلاب فرهنگی صورت گرفت و در عرض کمتر از یک دهه کمبود نیروی انسانی متخصص به طرز محسوسی برطرف شد.
در همین راستا اگرچه در دوره پهلوی اکثریت ملت ایران بیسواد بوده اند و رژیم جز مبارزه شعاری با بیسوادی که نتیجه اندکی داشته و قابل ملاحظه نبود کاری از پیش نمیبرد، اما امروز و با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران مرزهای علم و دانش را درنوردیده و به پیشرفتهای عظیمی نائل شدهاند.
بیسوادی اکثریت ملت ایران در دوره پهلوی به آن حدی بود که امام خمینی(ره) در ۷ دی ۱۳۵۸ طی پیامی جهت «مبارزه عمومی با بیسوادی» تاکید کردند: «از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنهاست آموزش برای همگان است. معالأسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم؛ و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند، چه رسد به آموزش عالی. مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد.» (صحیفه امام ، جلد ۱۱ ، صفحه ۴۴۶).
در حالی که نرخ باسوادی در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷/۲ درصد بوده است این میزان در سال ۱۳۹۰، به ۹۳/۲ درصد رسیده است، در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷ هزار و ۴۷ مدرسه دانشآموز میپذیرفت و در سال ۱۳۹۰، ۹۱ هزار و ۸۳۰ مدرسه مشغول فعالیت بودند.
در سال ۵۵ ، ۷۰۰ مرکز آموزشی فنی و حرفهای در کشور فعالیت میکرد و این میزان در سال ۱۳۹۰ به ۶ هزار و ۹۸۳ واحد رسیده است.
منبع:رجانیوز


