فطرت‌های انقلاب ساز

شما اینجا هستید

زبان انقلاب اسلامی که همان زبان اسلام ناب است، سخن گفتن با فرهنگ مشترک مردم است. انسان‌ها اگرچه در لغت و ادبیات از یکدیگر بیگانه‌اند و در فرهنگ‌های قومی و اقلیمی باهم اشتراکی ندارند اما در فرهنگ انسانی که همان فرهنگ فطرت پایدار و تغییر ناپذیر است، باهم مشترکند و انقلاب اسلامی با همین زبان و فرهنگ با انسان‌ها سخن میگوید و رسالت خود را شکوفا کردن فطرت‌ها می‌داند.

درنتیجه عمل به اصول اسلام ناب بیداری، تحرک، پویایی و بالاتر از همه انقلاب مستضعفان علیه مستکبران را در میان ملت‌ها به دنبال دارد و این دقیقا همان چیزیست که دشمن تشخیص داده است و البته از آن می‌ترسد. دشمنان ما دانسته‌اند تا موقعی که انسان فطرتی پاک و دلی باصفا داشته باشد، نه تنها نمی‌توانند بر او غالب شوند بلکه ترس غلبه این انسان را بر خود دارند لذا درصددند با تمامی ابزارهای خود اعم از فیلم، انیمیشن، سینما، شبکه‌های اجتماعی و غیره و با تحریک غرایز و تعطیلی عقل و خرد، قدرت تفکر و اراده را از انسان بگیرند و او را همانند برده‌ای گوش به فرمان در آورند.

این چیزی نیست جز بردگی مدرن! در صدر اسلام نیز پیامبر اکرم(ص) با انسان‌هایی که خود را شناخته بودند و از اسارت‌ها و بردگی‌ها رها شده بودند، علیه کفار و مشرکین قیام کرد.

اقامه دین با بیداری اسلامی

زبان فطرت و اهداف فطری و راه رسیدن به این اهداف که به تعبیر قرآن همان «صراط مستقیم» می‌باشد، یگانه راه و تنها زبانیست که عامل هماهنگی جهان گسترده بشریت است لذا هیچ فردی نمی تواند بهانه بیگانگی با آنرا در سر بپروراند. انتهای این صراط مستیم، برپایی و اقامه دین خدا در سرتاسر گیتیست و مقدمه تحقق این امر، بیداری فطری و به تبع آن بیداری اسلامی در میان ملت‌هاست.

خداوند متعال در آیه‌ای که به «آیه فطرت» مشهور است در قرآن کریم می‌فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ10. در این آیه شریفه خداوند دین را با فطرت معرفی می‌کند و به دلیل همین ویژگی‌هاست که قرآن کریم، وظیفه همه انسان‌ها و پیامبران را اقامه دین اسلام ناب، قرار داده است کما اینکه در آیه 13 سوره شوری می‌فرماید: شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصّى بِهِ نُوحًا وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‏ وَ عيسى‏ أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ... بنابراین هدف از ارسال رسل، اقامه دین در تمام لایه‌های آن می‌باشد بنابراین از آدم تا خاتم یک حرف را بیان می‌کردند و به دنبال یک هدف بودند.

چالش‌های پیش روی انقلاب و راه رهایی از آن

شاید سوالی ذهن خواننده را به خود مشغول کند که اگر انقلاب اسلامی یک انقلاب برخواسته از فطرت و سرشت انسان‌هاست و اساسا انقلاب اسلامی بر پایه اسلام ناب است، چرا پس از گذشت 40 سال از عمر خود نتوانسته است به اهداف خود به طور کامل دسترسی پیدا کند؟

برای جواب به این مسئله ابتدا باید چالش‌های انقلاب را شناخت و کارآمدی انقلاب اسلامی را با ملاحظه امکانات و موانع پیش رویش به ارزیابی نشست. به طور کلی اسلان ناب با دو دسته از موانع روبروست: 1- چالش‌های بیرونی 2- چالش‌های درونی، که چالش‌های درونی نیز خود به دو دسته تقسیم ‌می‌شود: الف) چالش‌های ساختاری ب) چالش‌های مدیریتی و رفتاری.

راه حل رهایی از این چالش‌ها فقط یک چیز است و آن بازگذشت و عمل به اصول اسلام ناب است. برای توضیح مطلب لازم می‌دانم بخش‌هایی از وصیت‌نامه معمار کبیر انقلاب امام خمینی(ره) را بازخوانی کنیم تا ببینیم از نظر آن پیر فرزانه راه رهایی از مشکلات چیست. از نظر حضرت امام(ره) مشکلات بشریت از آنجایی شروع شد که میان قرآن و عترت جدایی افتاد.

هنگامی که عترت پیامبر خانه نشین شود و قرآن به دست نا اهلان بیفتد، سرنوشت جامعه بهتر از این نخواهد شد و باید هر روز شاهد مشکل و مصیبت جدیدی باشیم. ایشان در بخش‌هایی از وصیتنامه خویش می‌نویسند: «...و كار به جایی رسید كه نقش قرآن به دست حكومت‌های جائر و آخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان، وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این كتاب سرنوشت‌ساز، نقشی جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد.

آنكه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و كتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به‌كلی از صحنه خارج شد،كه دیدیم اگر كسی دم از حكومت اسلامی برمی‌آورد و از سیاست، كه نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می‌گفت؛ گویی بزرگترین معصیت را مرتكب شده و كلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی‌دین شده بود و اكنون نیز هست .و اخیرا قدرت‌های شیطانی بزرگ به وسیله حكومت‌های منحرف خارج از تعلیمات اسلامی، كه خود را به دروغ به اسلام بسته‌اند.

برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرت‌ها قرآن را با خط زیبا طبع می‌كنند و به اطراف می‌فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می‌كنند. ما همه دیدیم قرآنی راكه محمدرضا خان پهلوی طبع كرد و عده‌ای را اغفال كرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند؛ و می بینیم كه ملك فهد هر سال مقدار زیادی از ثروت‌های بی پایان مردم را صرف طبع قرآن كریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی می‌كند و وهابیت، این مذهب سراپا بی‌اساس و خرافاتی را ترویج می‌كند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرت‌ها می‌دهد و از اسلام عزیز و قرآن كریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می كند.»

دستاوردها و افق‌های پیش روی انقلاب

با توجه به نکاتی که بیان شد، این نتیجه حاصل می‌شود که بالاترین دستاورد انقلاب، بیداری اسلامی در سطح بین الملل و جهان و توجه دادن آن‌ها به فطرت و انسانیت به عنوان تنها راه نجات بشریت است که غیر از آن همه ضلالت و گمراهی است. اگر نبود پیشرفت‌های مادی فراوانی که در حوزه‌های مختلف فنی و مهندسی به برکت انقلاب حاصل شده است، باز هم بیداری اسلامی را می‌توانستیم بالاترین ثمره انقلاب دانست.

نسل اولی که سال57 انقلاب کرد شاید باور نمی‌کرد نسل‌های بعدی به سرعت در عرصه‌های علمی، اجتماعی و فرهنگی به جایی برسند که نام ایران را در دنیا مطرح کنند و چشم‌ها را به سمت خود خیره کنند. بالاترین افق پیش روی انقلاب، ظرفیت‌های عظیمیست که در حوزه‌های مختلف فعال شده و مدام روبه افزایش است. امروزه در عرصه‌های مختلف، تفکر مقاومت چنان در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا و حتی اروپا فراگیر شده است به گونه‌ای که توانسته در تمامی عرصه‌ها گام‌های موثری برداشته و بر تمامی فتنه‌ها فائق آید اگرچه تا رسیدن به قله‌ها هنوز فاصله زیاد است.

نتیجه گیری

طلوع انقلاب اسلامی، ظرفیت‌های خفته و نهفته را چنان آزاد کرد و به راه انداخت که هیچ چیز جلودار آن نیست. این فرصتی مغتنم است که باید قدر آن را دانست و از آن به بهترین نحو استفاده کرد؛ فرصتی بی‌نظیر که امروز در اختیار اسلام ناب قرار گرفته است که آینده و آفاقی روشن را نوید می‌دهد.

نویسنده: محسن مومنی

فایل دانلودی: