به گزارش دفتر ارتباطات فرهنگی ، نوشته:علی رضا هادی
مقدمه
برای بررسی آینده انقلابها، نظریهها و سناریوهای متفاوتی با توجه به نحوهی تحلیـل و نوع انقلاب مورد نظر بیان میگردد. انقلاب اسلامی ایران به دلیل " مردمـی-مذهبی " بودن، نیـاز به تحلیلی دارد که با در نظر گرفتن این ویژگی مهم، سناریوهایی منطقی برای آینده ارائه دهد. محققان و آیندهپژوهان بسیـاری، آینده انقلاب اسلامی ایران را تحلیل و سناریوهای متعـددی برای آن بیان کردهاند. بدین صورت که در عموم مقالات موجـود، نویسنده، پس از بیان مقدمـاتی، با آوردن دلایل، در پی اثبات تئوری ارائه شده است. این مقاله مقدمهای بر مفهوم آیندهپژوهی و لزوم آن برای انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر روشهای علمی در آیندهپژوهی میباشد. سناریوهای گوناگونی برای آیندهی انقلاب اسلامی متصور است، که در تحلیل بعدی به آن میپردازیم.
مفهوم آیندهپژوهی
در تمامی جوامع شناخته شده، برداشتهایی از "زمان" و "آینده" وجود دارد. مصداق این سخن را میتوان در پیشگوییهای افراد مشاهده کرد. هدف پیشگویی، کشف ناشناختهها و گاهی نیز شناخت آینده است که از گذشته و به روشهای گوناگون در همه فرهنگها وجود داشته است.
آیندهپژوهی به عنوان دانشی جدید و کارآمد، از جمله کلیدیترین دانشها برای غلبه بر مدیریـت تقدیـر و به تخت نشاندن مدیریـت تغییـر است. این دانش میکوشد تا در مرحله نخسـت، در چارچوب آیندههای محتمل و ممکن، شناسایی فرداها را امکانپذیر ساخته و در گام بعد، در قالب آیندههای مطلوب، فرداهای دلخواه را بیافریند. در این مسیر تنها نتیجهای که احتمال به وجود آمدن دارد، تلاش برای ساختن آینده است.
آغـاز آیندهپژوهـی بـه عنـوان یـک دانـش در دهـههای اخیـر را میتوان با انتشـار کتاب " تصویر آینده "نوشتهی " اف ال پولاک " در سال 1951 دانست که او از مفهوم " تصویر آینده "، برای تحلیل فراز و نشیب تمدنها استفاده کرد. همچنین تشکیل انجمنهای تخصصی آیندهپژوهی در آن زمان، از دیگر نشانههای پیدایش این رشته جدید بود.
اهداف آیندهپژوهی
هدف اصلی آیندهپژوهان، حفظ و گسترش رفاه انسانها و راههای ادامه حیات بهتر بر روی کره زمین است و این هدف، بدون شناخت اوضاع کنونی میسر نخواهد بود. باید بدانیم هر عملی که در زمان حال اتفاق میافتد، همان چیزی است که آینده را رقم میزند. به این ترتیب، اوضاع فعلی باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. چون تفکر دربارهی آینده، معمولا دربارهی این موضوع است که تکلیفمـان در حال حاضـر چیست و باید چه بکنیم. یعنی با توجه به شرایط کنـونی و همچـنین خواستهای آینده، چه کنیم تا آیندهی مطلوب را به وجود آوریم.
روشهای آیندهپژوهی
از آن جا که هنوز آینده به وقوع نپیوسته است، آیندهپژوهان روشهای متفاوتی را برای مطالعات مربوط به آینده ارائه کردهاند که بسیاری از این روشها را انسان به صورت تجربی در طول دوران زندگی آموخـته است. نکته مهم این است که بیشتر این روشها بر این نکته تاکید دارنـد که به جای تمرکز بر رویدادها و رخدادهای روزمره، باید بر تغییرات دراز مدت تمرکز کرد.
در زیر، چند نمونه از پرکاربردترین و کارآمدترین روشهای آیندهپژوهی با مختصر توضیحی مورد بررسی قرار میگیرد:
دلفی
دلفی به عنوان شیوهای در مشـاوره، روش مناسبی برای ترسیم نمای کلی از رویدادهای جاری است. این روش عموماً دارای فرآیندی دو مرحلهای است که کار خود را با هدف آگاهـی از دیدگاههای گروهی از صاحبنظران، با یک نظرسنجی پیرامون موضوع آغاز میکند و بعد از ارزیابی پاسخها، آن پاسخ ارزیابی شده دوباره از طرف صاحبنظران مورد بررسی بیـشتر قرار میگیرد. ضعـف این روش در آن است که هیـچ تعامـلی میـان اعضـاء ایجـاد نمیشود و کیفیـت نتیجـه، بستگی فراوانی به این موضوع دارد که صاحبنظران زمانی کافی برای پاسخگویی اختصاص دهند.
تحلیل روند
تحلیل روند، روشی است که مبنای آن، تداوم سیاستهای پیشین است. مشکل آشکار این روش، آن است که آینده، همیشه ادامه راه گذشته نیست. کاربـرد این روش بیشتر در حوزههایی است که تغییرات، تدریجی باشند.
چشماندازسازی
چشمانداز، تصویری جاندار و الهامبخش از آیندهی ممکن است که بیشتر، بر پایهی رویاپردازی ترسیم میشود و نه تلاشهای سختگیرانه. البته این توصیف به این معنا نیست که احتمال تحقق چشمانداز کم است. باید بدانیم رسیدن به اهداف یک چشمانداز منطقی، قطعاً شدنی است. تنها نیاز به درک و تلاش توسط تمامی اعضاء جامعه دارد.
سناریوها
سناریو، پیشبینی قطعی و دقیق جهان آینده نیست. بلکه توصیفی از رویدادهای ممکن و چنـدگانه است که امـکان وقـوع آنها در آینـده وجـود دارد. به بیان دیگر سناریوها آمیزهای از پیشبینیهای تخیلی و در عین حال واقعگرایانه از رخدادهای احتمالی آینده هستند. با استفاده از سناریوها، میتوانیم دربارهی آنچه که باید بعدها انجام دهیم، به طور جدی بیندیشیم. در مواردی شاید بخواهیم تمهیداتی برای وقوع آنها اندیشیده و در مواردی هم شاید بخواهیم که وقوع آنها را تسریع نماییم.
میشل گوده در کتاب " توصیف آیندهی ممکن و مسیر های متناسب برای رسیدن به آن " سه هدف برای روش سناریو نویسی ارائه میکند:
الف. کشف موضوعات فوری و اضطراری برای مطالعه.
ب. مشخص کردن بازیگران اصلی و استراتژیهای آنها.
پ. توصیف روند تکاملی با در نظر گرفتـن محتملتریـن مسیـر تکامـلی و استفـاده از مجموعه مفروضات موجود درباره بازیگران سناریو.
سند چشمانداز 20 ساله
همان طور که گفته شد، چشمانداز، تصویری جاندار و الهام بخش از آیندهی ممکن است. در یک چشمانداز، ارائه دهنده باید یک شخص آینده نگر و کارآزموده باشد. یافتن چنین شخصی از نظر بسیاری از تحلیل گران دشوار است. ولی اگر چنین شخصـی، چشماندازی ارائـه داد، باید با اعتماد هرچه بیشتر به آن، درجهت رسیدن به اهداف چشمانداز، تلاش کرد.
براساس سند چشمانداز 20 ساله كه در 17 تیرماه سال1383 توسط مقام معظم رهبری، حضرت آیـت الله العظـمی خامنـه ای ابـلاغ شده است، جمهـوری اسلامـی ایران در افـق 1404 هجری شمسی، كشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل. تقویت مستمر فرهنگ و روحیه ی تلاش و كوشش، جدیت و مبارزه با هرگونه آفات فرهنگی كه انسان و جامعـه را کسـل و نا امید می¬كند، مثل توسعه فرهنـگ لاابالـی گـری، اعتیـاد، توسعـه ی روابـط ناسالم اخلاقی، تفرقه و پیروی از الگو های بیگانه، از یك طرف و تلاش برای تبیین و تعیین جایگاه و نقش جدی و سازنده ی جوانان كشور از طرف دیگر، دو موضوعی است كه مقام معظم رهبری نسبت به آن ها توجه و تاكید كردهاند.
بنابراین با توجه به این موضوع که رسیدن به اهداف سند چشمانداز امکان پذیر میباشد، میتوان آن را مسیری برای حرکت قرار داده و یقیناً پیروی از آن، رشد ایران را تسریع خواهد بخشید.
سناریوها
در این جا، پیش از مطرح کردن سناریوها، لازم اسـت به دو عامـل اساسـی تأثیر گذار در آیندهی انقلاب اسلامی، یعنی شرایط ایران برای ساخت آینده و وضع کنونی نظام جهانی اشاره کرده:
شرایط ایران برای ساخت آینده
مردمی بودن انقلاب و نقش مردم در ساخت آینده
انقلاب ایران، صرفا یك انقلاب كارگری یا دانشجویی یا متـكی به اصنـاف یـا حـتی یـك انقلاب روحانی نبود. انقلاب اسلامی متعلق به همهی اقـشار جـامعه، اعم از زن و مـرد، پـیر و جـوان، روستایی و شهری و همهی اصناف و اقشار مردم بود. یـكی از مهمترین عوامل پیروزی، بسیج عمومی مردم مسلمان ایران بود. یعنی دشمن، در برابر سیل خروشان عظیم ملت قرار گرفت. قـشرهایی از جامعـه، بـرای خـود مبـارزاتی علنـی و مخـفی، مبارزاتـی در حد تبلیغ و حتی در حد اقـدامات نـظامی داشـتند. امـا چرا انقلاب در طول سـالهای درازی كه ایران جلوهای از مبـارزه داشــت، پـیروز نشد و ناگهان با این سرعت توانست پـیروز شـود؟
شاید یكی از مهمترین عوامل این بود كه تنها قشرهای محدود و افراد معینی در مبارزه شركت داشتند و تودهی مـردم و مـوج عظیـم جامعـه، از مبارزه بركنار بودند و بـرای رژیـم، بـه زانو در آوردن یك گروه معین و یك عدهی خـاص، آسـان بود و آن عـدهی محـدود مبـارز و شجـاع، قـابل سركوبی و متلاشی شدن بودند.
بـا تحقیقی كه در زمینه اعتصابها در مراكز مختلف به عمل آورده شده، در اوج مـبارزات مـردم مـسلمـان ایـران، نقـش عظیـم مـردم در به زانـو در آوردن رژیـم، بـه خوبـی ملمـوس اسـت. در وزارتـخـانهها و ادارات، مردم یا كار نـمیكردند، یا كم كاری کرده و یا اطاعت نـمیكردند. همچنین در كارخانهها، عموم مردم در حال اعتصاب بوده و كار نمیكردند. مـهندسان، كـارمندان و كارگران شركتهای عظیم كارگری (مثل شركت نـفت كـه نـقش عـظیمی در بـه زانـو در آوردن دشـمن داشـت) هم مانند دیگر مردم ایران، به نشانهی اعتراض، کار نـمی كردند.
با این تفاسیر، کاری از عهـده ی رژیـم بر نمی آمد تا بتوانـد این اعتصـاب همه جانبـه را کنترل کند. لذا روحیهی رژیم، ضعیف و متلاشی شده بود. آن حالتی كه دیگر دلبستـگی به مردم وجود نداشت و پشتوانـهای برایـش موجود نبـود و این بدتریـن حادثهای است که میتواند بـرای یک حکومت رخ دهد. بنابراین رژیم پهلوی، با تحت تحریم قرار گرفتن توسط مردم، سقوط کرد.
اگر عموم مردم ایران بودند كه باعث پیـروزی انقـلاب اسلامـی شدنـد، اکنـون تنها همین عمـوم مـردم هستند كـه میتوانند در این وحـله زمانی ایران را حفظ کنند. بنـابراین آیندهی انقلاب اسلامی نیز همانند آغاز آن، به شدت وابسته به حضور مردم در صحنه است.
کشوری با جمعیت جوان
با وقوع انقلاب اسلامی، دیدگاه خاصی در ایرانِ پس از انقلاب و زمان جنگ شکل گرفت که مبنای آن، " افزایـش تعـداد مسلمیـن " بدون توجـه به آثـار آن بود. بر اساس این دیدگـاه، کنتـرل رشد موالید، توطئه دشمنان اسلام بوده و تبلیغ آن، به منظور تضعیف اسلام بود. لذا فضای خاصی در جامعهی پس از انقلاب ایجاد شد که در آن، تمامی موانع رشد جمعیت برداشته شده و رشد جمعیت ایران در سال 1364 به 3.91 درصد، یعنی نرخ رشد بی سابقه در طول تاریخ خود رسید.
با گذشت بیش از دو دهه از آن زمان، اکنون هرم جمعیتی ایران بدین شکل میباشد:
اکنون، جوان بودن بیش از نیمی از جمعیت کشور به اضافهی برخی از شرایط دیگر، از نظر بسیاری از تحلیل گران، میتواند حیات انقلاب اسلامی ایران را به طور جدی مورد مخاطره قرار داده و روند توقف یا نابودی آن را تسریع نماید. برخی از جوانان، با نوگـرایی و نوخـواهی کاذب و همچنیـن عدم ارتباط عمیق و کافی با نسل انقلاب و عدم علاقه و تمایل به برخی از اصول و مبانی مورد قبـول آنها، مشکلات عدیدهای را تاکنون برای کشور ایجاد کردهاند. به عبارت دیگر، ترکیب فعلی جمعیت جوان کشور، به صورت یک " انبوههی جمعیتی " درآمده است که درصورت عدم دریافت پاسخی مطلوب از انقلاب اسلامی برای رفع نیاز های مادی و معنوی خود، عدم تربیت و آشنایی با مبانی اصولی انقلاب، عدم پیوند عمیق و کافی با نسل انقلابی جنگ دیده و ورود موجوار به عرصهی اداری و سیاسی کشور، هیچ تعهد و تضمینی به حفظ اصول و ارزش های انقلاب نخواهد داشت و به دنبال الگو و نظامی خواهـد رفـت که اهـداف و شرایـط فـوق را برآورده سـازد و در نتیجـه، توقف و فرامـوشی انقلاب، تسریع خواهد شد.
لذا وظایفی جدید بر دوش نسل انقلابی پدید آمده است. مهمترین کاری که بر عهدهی نسل دیروز است، این است که خود، در نظر و عمل، انقلابی باقی بمانند و ارزشهای انقلاب را در وجود خود و در زندگانی و رفتار خود، بر پایهی همان شعارهای اصل انقلاب، حفظ کنند تا جوان امروز، انقلاب را فقـط در کتابهای تاریـخ، آن هم در چند صفحـه نخوانـد. بلکه آن را در وجود نسـل انقلاب کننده، به صورت عینی و واقعی ببیند و آن را الگوی خود قرار دهد.
وجود دین اسلام و تفکر حفظ نظام
وجوب حفظ اسلام، كشور اسلامی و جان و مال و ناموس مسلمانان از خطر تعرض دشمنان اسـلام وبیگانـگان، یكـی از مسائل مهـم و مورد اتفـاق فقهای شیعـه و همـهی مسلمانان است. فقیهـان شیعـه، دفـاع در مقابـل بیگانـگان را بدون هیچ قید و شرطـی بر همگـان واجـب میدانند. امام خمینی (ره) درباره ی حفظ نظام اسـلامی فرمودهاند: «اگر دشمـن به شهـرهای مسلمانـان یا مرزهای آنان هجوم آورد و بر اصــل اسـلام یا جامعـهی مسلمانـان ترس وارد گردد، بر مسلمانان واجب است به هر وسیلهی ممكن، از مال و جان دفاع كنند.» همچنین فرمودهاند:«این یک تکلیف الهی است. برای همه که اهم تکلیفهایی است که خدا دارد. یعنی حفظ جمهوری اسلامی از حفـظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است.»
این سخنان و این بینش، در جامعه ای مانند جامعه ی اسلامی ایران که بار ها مردم، اعتماد خود را به رهبرانشـان ثابـت کردهاند، یقیناً تاثیر چشـمگیری خواهـد داشت که نمونه ی بارز آن را میتوان در 8 سال جنگ تحمیلی مشاهده کرد.
جغرافیای طبیعی ایران
سرزمین ایران با مساحتی معادل 1.648.195 کیلومتر مربع به عنوان هفدهمین کشور وسیع جهان بوده که در غرب آسیا بین دریای معتدل خزر و دریای گرم و نیمه گرمسیری عمان و خلیج فارس قرار دارد. فلات ایران، دارای پیشینهی زمین شناسی و موقعیت جغرافیایی ویژه، چشمانداز های بیکرانی از رشته کوههای عظیم، جنگلهای پهناور، بیابانهای لم یزرع، دشتهای حاصل خیز و تالابهـای بزرگ و کوچـک بسیاری است و شرایط اقلیمی متنوع را پدید آورده است.
ایـران با داشتن 1 درصـد جمعیت جهان، دارای 7 درصـد منابع معدنی، 11 درصد نفت (136.3 میلیارد بشکه نفت در سال 2007) یعنی سومیـن تولید کننده نفـت خـام جهان و با داشتن 17 درصد از گاز جهان (974 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی در سال 2007)، دومین ذخیره کننده ی گاز است.
همچنین وجود تنگه هرمز در خلیج فارس، هرچه بیشتر بر اهمیت ایران در منطقه میافزاید. زیرا بیشتر ین خط ساحلی این تنگه، در راستای کرانههای ایران قرار دارد و در نتیجه، بیشتر در سلطه و حاکمیت ایران است.
بر طبق نظریهی قلب زمین توسط مکیندر، هر کشوری که بر منابع طبیعی و انسانی اوراسیا و یا به گفته وی، " قلـب زمیـن " تسلط یابد، بر جزیره جهانی حکم خواهد راند و هر کشوری که بر جزیرهی جهانی حکم براند، بر جهان حکمرانی خواهد کرد. حومهی ایران و در نمایی بزرگتر، خاورمیانه، قلب زمین بوده و این نظریه، بارها توسط اشغالگران با حملات متعدد، به اثبات رسیده است.
وضع کنونی نظام جهانی
1.جهانی شدن و تهاجم فرهنگی
جهانی شدن به بیان ساده، به معنای گسترش مقیاس، رشد اندازه، سرعت یافتن و تعمیق تاثیر فراقارهای جریانات و الگوهای تعامل اجتماعی است. جهانی شدن حاکی از جابهجایی یا دگرگونی در مقیاس سازمان دهی انسانی است که جامعههای دوردست را به یکدیگر متصل میکند و دسترسی به روابـط قدرت را در مناطـق و قارههـای دنیـا گستـرش میدهد. همچنیـن بسیاری جهانـیشـدن را درهمآمیزی اقتصاد، جامعه شناسی، سیاست، فرهنگ و رفتار ها از طریق مرزها و پیوستگیهای ملی و اقدامات تعریف کردهاند.
جهانی شدن به وسیلهی عوامل بیرونی و به خصوص غربی در ایجاد هویت فردی و اجتماعی كشور های غیر غربی تأثیر زیاد دارد. ولی این به آن معنا نیست كه قادر باشد الگوهای فرهنگی خود را عیناً به جوامع دیگر تحمیل كند. در واقع، هر جامعه با توجه به تاریخ، فرهنگ، وضع سیاسی و اقتصادی و عملكرد خانواده ها و رسانه ها و آموزش و پرورش، تحت تأثیر جهانی شدن قرار میگیرد و هویت فردی و جمعی افراد این جامعه با مشكل مواجه میشود و افرادی كه در هویت پذیری دچار مشكل شده اند، مشكلات بسیاری برای خود و دیگران ایجاد میكنند.
وقتی هویـت پذیری دچـار مشـكل میشـود، تغییـر در الگوهـای رفـتاری فـردی و جمعـی، به اشكال زیر به چشم میخورد:
بیهویتی، یكی از شاخصهای جامعهی مورد هجوم قرار گرفته است.
یكپارچگی در هویت یا به اصطلاح یكپارچگی هویتی افراد از بین میرود و گاه بخشی از هویت یك فرد با بخش دیگر هویت آن شخص درگیر میشود و یا در تعارض قرار میگیرد.
فرد بی هویت از ثبات شخصیتی برخوردار نیست. چون هویت فرد در بستر فرهنگ شكل میگیرد و فرد در جامعهای رشد یافته كه عناصر فرهنگ آن با هم، همخوانی ندارند، دارای شخصیتی میشود كه اجزای آن با هم هماهنگی ندارند.
رفتار اشخاص بیهویت به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست. زیرا رفتار افراد با توجه به فرهنگ آن ها قابل پیشبینی است. افرادی كه در هویت پذیری دچار مشكلاند، در حقیقت در فرهنگ پذیری دچار مشكل شدهاند.
فرد بی هویت چون در پذیرش و درونی كردن ارزشهای جامعه خود ناتوان بوده، معمولاً دست به اقداماتی میزند كه ضد جامعه و فرهنگ او است.
وقتی جامعه در تكوین هویت افراد خود دچار مشكل میشود، میزان بزهكاری در جامعه افزایش مییابد. در حقیقت، ریشهی خیلی از خلافها و كجرویها با مشكل هویت قابل تبیین است.
افراد بی هویت از خود اراده و قدرت تشخیص ندارنـد و اتكا به نفـس در بین آنها، مفـهومی ندارد. تک تک این موارد، عواملی هستند برای تخریب یک جامعه، هر چقدر هم که این جامعه پیشرفته باشد. این خطر در ایران، به دلیل این که کشوری جـوان است، به شدت تهدیـد کننده است. در صورتی که دولت نتواند با تهاجم فرهنگی توسط غرب، مقابله و آن را کنترل کند، متاسفانه باید منتظر افول قدرت ایران در اکثر زمینهها باشیم و این، نهایتاً شکسـت انقـلاب اسلامـی را نتیجـه خواهد داد.
2. تحریم علیه ایران
با همهی تحریم های موجود علیه ایران، عدهای، حتی خود تحریم کنندگان، اعتقاد دارند كه تحریم اقتصادی، كارساز نبوده است. بسیـاری از تحلیل گـران معتقدنـد كه هنوز تحریـم آمریـكا به طور محسوسـی مشكلات ایـران را بد تر نكرده اسـت و آثار تحریـم، به قدر كافی نتوانسته تغییـرات قابل توجهی در رفتار ایران ایجـاد كند. در صورتی که اثرات روانی تحریـم این بوده كه نشانـههای كینهورزی و مبارزه طلبی نسبت به امریكا افزایش داده شده است.
البته باید گفت اقتصاد ایران كه تحت تحریم های آمریكاست، به مراتب توانمندتر از بسیاری از كشورهای در حال توسعه ای است كه از آمریكا كمـك های اقتصـادی دریافت میكنند.
در ارتباط با بی اثر بودن تحریم های امریكا علیه ایران، نظرات بسیار زیادی ارائه شده است كه میتوان در یك جمع بندی كلی، به سه رخداد مهم در ایران از آغاز اعمال تحریم ها تاکنون اشاره کرد:
1ـ افزایش درآمد ارزی
2ـ افزایش سرمایهگذاری شركتهای خارجی در ایران
3ـ به بار نشستن پروژههای بزرگ زیربنایی
بنابراین، تحریم اقتصادی آمریكا علیه ایران، آنگونه كه طراحان مهار ایران به دنبال آن بودند، بر اقتصاد ایران كارسـاز نبـوده اسـت. لـذا بسیـاری معتقدنـد ایران، باید با توجه به این موضوع که یقیناً امریکا، درپی برنامهریزی برای اعمال تحریمهای جدیدی است، با سیاست گذاریهای دقیق و بـا تکیه بر دانش داخل، نیاز خود را به خارج از مرزها، در همه زمینهها کمتر کرده تا اگر تحریمی جدید علیه ایران صورت گرفت، آمادگی مبارزه با آن و دفاع از خود را داشته باشد.
3. بحران اقتصادی جهان
با این که بحران مالی جهانی، از آمریکا شروع شد، ولی چون اقتصاد غرب، وابستگی شدیدی بر آمریـکا داشت، بحـران به آنجا هم سرایـت کرد و اکنـون، در صـدر مهـمترین بحـران های جهانی قرار گرفته است.
بسیاری معتقدند بحران مالی جهانی حداقل بر شش حوزه مهم اقتصادی شامل موسسات مالی، بازارهای سرمایه، بخش واقعی اقتصاد، قیمت فلزات اساسی، قیمت نفت خام و حجم تجارت جهانی، اثر مستیم گذاشته است.
با این تفاسیر، هرچه حکومت و دولتی به نظام سرمایهداری و به طور خاص، اقتصاد آمریکا نزدیکتر و دارای روابط بیشتر باشد، این بحران، بیشتر در آن نفوذ خواهد کرد. باید گفت ایـران، از معدود کشور هایی است که با آمریکا، روابط چندانی ندارد اما این، عاملی برای نفی ضرر خوردن ایران از بحران نمیشود. زیرا بحران مالی، امروز نه فقط آمریکا و اروپا، بله به تمام جهان سرایت کرده است. تولید نفت در ایران پس از آغاز بحران، به مقدار قابل توجهی کاهش یافته و قیمت آن نیز حتی از نصف قیمت قبل از آغاز بحران هم کمتر شده است. با این همه میتوان گفت ایران، فعلاً تا حدی توانسته بحران را در داخـل خـودش کنترل کنـد. به طـوری که از آغاز بحران مالی تاکنـون، در داخل کشـور، از لحاظ اقتصادی، تغییر چندانی در بازارها و قیمت کالاها صورت نگرفته است. ولی اگر قیمت نـفت بـه همین شکل باقی بماند، خطرات جدی از جمله افزایش تورم، پایین آمدن رفاه مردم و نهایتاً نارضایتی جامعه را در بر خواهد داشت که برای نظام، بسیار خطرناک است.
سناریوهای آینده ایران
همان طور که قبلا گفته شد، سناریو، پیشبینی قطعی و دقیق جهان آینده نیست. بلکه توصیفی از رویدادهای ممکن و چندگانه است که امکان وقـوع آنها در آینـده وجـود دارد. عـلاوه بـر این، میدانیم هدف از تدوین سناریوها، خلق فضـای بررسی احتمال آیندههای ممـکن، به گونه ای است که بتوان پابرجایی سیاستها را در برابر طیفی از چالشهای آینده آزمود. سناریوها همچنین به ما کمـک میکننـد تا عوامـل شگفتـیساز را در چارچوب چالـشها یا فرصتهای بالقـوه بشناسیم.
با این تعاریف، در ادامه به چهار سناریو ی محتمل برای آیندهی ایران میپردازیم:
1.حمله نظامی و تسخیر ایران
همان طور که گفته شد، برطبق تئوری مکیندر، منطقهی خاور میانه کنونی، قلب زمین بوده و هرکه بر آن دستیابی داشته باشد، میتواند بر جزیرهی جهانی حکمرانی کند. امروزه کشور های بسیاری در پی حکمرانی بر سایر مردم و جوامع هستند. همه میدانیم که در صدر این کشورها، آمریکا قرار دارد که بارها، این هوس خود برای کشورگشایی را برای جهانیـان به نمایش گذاشته اسـت. آمریـکا عموماً با هدف برقراری صلح و نابودی تروریست، به کشورهای مورد علاقهی خودش به راحتی حمله کرده و آدمکشی و بعضاً نسلکشی میکند. امام خمینی (ره) فرموده اند: " آنهایی که بشر را پایمال میکنند، دم از حقوق بشر میزنند.
اکنون وجود نیروهای آمریکایی در غرب، شرق و جنوب ایران، خطر بسیار بزرگی برای ایران بـه شمار میآید. آمریکا اکنون یقیناً توان حمله نظامی به ایران را دارد و میتواند با هماهنگی از غرب توسط نیروهایش در عراق، از شرق توسط نیروهایش در افغانستـان و از جنوب با نیروهایـش در خـلیج فارس تدارک یک حمله نظامی به ایران را بدهد. همچنین به جرئت میتوان گفت در حمله به ایران، بسیاری از کشورهای جهان با او همکاری خواهند کرد از جمله اسرائیل که دومیـن نیروی نظامی جهان است.
اما این تنها یک سوی میدان است. طرف دیگر، افغانستان و یا عراق نیست. بلکه کشوری به نام ایران است.
ایران کشوری بیتجربه خصوصاً در عرصهی نظامی و جنـگ نیست. ایران از معـدود کشـورهای جهان است که در هیچ یک از دورانهای تاریخ، مستعمرهی کشور دیگری نشد. ایـران کشوری است که دارای مردمی باوفا به کشور و رهبر بوده و این را بار ها به همگان ثابت کردهاند. رهبرانشـان هـم همیشـه در پی القـای تفکر حفـظ وطن بودهانـد. امـام خمینـی (ره) فرمـوده اسـت: " اگر ما همه از بین برویم، بهتر است از اینکه ذلیل باشیم، زیر دست صهیونیسم و زیر دست آمریکا. " همچنین در بهبوههی انقلاب، دربارهی حمله به ایران فرمودهاند: " کارتر باید بداند حمله به ایران موجب قطع نفت از تمام دنیا خواهد شد و دنیا را بر ضد او بسیج خواهد کرد." ایران کشوری است که با بسیاری از کشورهای جهان رابطه اقتصادی دارد و اوج آن، اتکای صنایع بسیاری از کشورها از جمله چین و ژاپن به نفت ایران است. ایران با در دست داشتن قدرت در خلیج فارس، در صورت تهدید شدن، هر لحظه میتواند با بستن تنگه هرمز، تاثیر بسیار بزرگی در اقتصاد جهان بگذارد. فقط کافی است اقتصاد چین و ژاپن را در نظر بگیریم که چقدر متضرر خواهند شد. نیروی موشکی ایران، امروزه زبانزد جهانیان شده است، تا حدی که ژنرال جان ابیزید، رئیـس فرماندهـی مركزی آمریكا اعـلام کره اسـت " آنها نیروی موشكی اساسی دارند كه میتواند خسارت زیادی به دوستان ما در منطقه بزند. "
نکته بسیار مهمی که دربارهی آمریکا باید دانست این است که در بین جبهه آنها، اتحاد کافی جهت یک عملیات فراگیر نظامی دیده نمیشود. عامل اصلی این تفرقه، انگلستـان و به دنبال آن کـشور های بزرگ اروپایی چون فرانسه و آلمان میباشند که این تفرقـه، عموماً به دلیـل وجود شـرکتهای اروپایی به جهت سرمایهگذاریهای آشکار و پنهان در ایران میباشد. علاوه بر این، همان طور که گفته شد، دو کشور چین و ژاپن هم به شدت متضرر خواهند شد. نهایتاً در صورت درگیری جنگی، آنها منانع خود را در خطر و شاید هم از دست رفته خواهند دید. خصوصاً انگلستان که سیاست همیشگی خود مبنی بر جلوگیری از به قدرت رسیدن کامل یک سو، یعنی ایالات متحده را دنبال میکند و میتوان گفت، انگلستان مجموعاً با آغاز این درگیری مخالف است.
دلیل بر این ادعا، سفر جک استرا، وزیر امور خارجه وقت انگلستان به ایران و سخنرانی او بود. او صراحتاً ابراز کرد، چنانچه ایالات متحده قصد حملهی نظامی به ایران را داشته باشد، تنها خواهد بود و انگلستان را درکنار خود نخواهد داشت.
با استناد به موارد فوق، به این نتیجه خواهیم رسید که آمریکا، اگر هم بخواهد، نمیتواند گزینـهی عملیات نظامی را آن چنان که در عراق و افغانستان اجرا کرد، به کار برد. پس تسخیر ایران عملاً منتفی خواهد بود و از دید آمریکا، متوقف سازی روند صعودی قدرت ایران، از راه نظامی، تنها با حملات به گوشه و کنار ایران میسر خواهد بود. مثلاً یک حمله هوایی به تاسیسات اتمی ایران که احتمال آن، به دلیل وجود عکسالعملهای پیشبینی نشدهی ایران، بسیار کم است.
2.ایران منزوی
ایرانیان، از معدود جوامع و قومیتهای جهـان هستنـد که تقریباً، تمامی آنهـا در داخـل یک کشور، یعنی ایران قرار دارند. عموم جمعیتهای نژادی، حداقل در دو و یا بیش از دو کشور ساکن هستند که این امر، باعث افزایش روابط آن کشور میشود. این ویژگی ایران، میتواند باعث برقراری روابط کم تر با جوامع و کشور های جهان شود و این به معنای انزوای ایران اسـت. همچنین وجـود دیـن اسلام، برقراری رابطه با برخی جوامع جهان را منع میکند. البته یقیناً این عدم برقراری ارتباط به نفع ملت و دولت ایران است. زیرا مبانی اسلام و دستورات آن، همیشـه به صلاح کشور اسلامی است. ولـی باید بدانیم این صلاحیت، در گرو تبعیت از دیگر فرائض اسلام نیز میباشد و تلاش برای رهایـی از انزوای کشور اسلامی هم از همین فرائض است.
در واقع منزوی شدن یک کشور در خود و قطع ارتباط با دیگر جوامع جهان، هرگز به صلاح آن کشور نیست. زیرا باعث ایجاد بسیاری از مشکلات در داخل و خارج از کشور میشود. از جمله مشکلات داخلی میتوان به عدم دسترسی آن کشور به تکنولوژی، پیشرفت نکردن آن کشور در اکثر زمینههای علمی، فرهنگی، صنعتی و بهداشت (در صورت خوش بینی، پیشرفت با شاخص رشد پایین)، از بین رفتن نخبگان علمی و سوختن استعداد ها و نهایتاً عدم رضایت مردم جامعه و پس از آن، فروپاشی کشور اشاره کرد. همچنین منزوی شدن از نگاه جهانی، میتواند مشکلاتی مانند دشمن سازی، بدبین شدن جهان به آن کشور و برخی اوقات، حتی حمله نظامی را ایجاد کند. بنابراین، اکثر جوامع جهان، میکوشند تا از طریق راههای موجود از جمله تلاش برای صادرات هر چه بیشتر کالاها، فرستادن دیپلمات ها به جوامع دیگر، انجام پروژههایی در کشورهای همسایه و حتی غیرهمسایه و مجموعاً با برقراری ارتباط با کشور های جهان، گامی هرچه بیشتر در راه دور شدن از انزوای خویش بردارنـد. ایـن حرکت در ایران به دلیل وجود دین اسلام و مردم مسلمان، باید با توجه به مبانی اسلام و اجرای دستورات آن صورت پذیرد.
مثلاً یکی از مهمترین رهنمودهای حضرت علی(ع) به عموم مسلمانان این است که یک مسلمان باید در جامعه، حضور داشته و با دیگر افراد، ارتباط اجتماعی برقرار کند. این امر، در بُعد بالاتر، برقراری روابط اجتماعی جامعه با دیگر جوامع در صورت صـلاح را معنـی می دهـد. همان طـور که امـام خمینی (ره) در پاسخ به این سؤال که رابطه یک دولت اسلامی و دولت امریکا در آینده چطور خواهد بود، گفتند: " اگر چنان چه آمریکا به دولت ایران احترام بگذارد، ما هم با آن با احترام متقابل عمل میکنیم. " بنابراین، تلاش برای عدم انزوای جامعه اسلامی، در کلام اغلب امامان و رهبران مسلمانان آمده است.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که منـزوی شدن در جامعـهی امروز، بسیـار خطرناکتـر از گذشته است. در گذشته، جامعهی منزوی، تنها خودش متضرر بود و پیشرفت نکردنش، تنها خودش را اذیت میکرد. اما در جهان امروز که گاهی کوچکترین حرکت در کوچکترین جامعهای باعث تغییرات اساسی در بخشی از نظام جهانی میشود، منزوی شدن و قطع ارتباط با جوامع دنیا، برای آن جامعه بسیار سنگین تمام خواهد شد. بنابراین در جامعهای اسلامی مانند ایران، کمتوجهی به راههای رهایی از انزوا، میتواند تهدید بزرگی برای اسلام باشد. لذا حکومت ایـران، این موضـوع را درک کـرده و برنامههایـی برای رهایـی هر چه بیشتر از این تـهدیـد بـزرگ در نظـر دارد. از جمــله ایـن برنامهها، میتوان به سرمایه گذاری ایران در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی، برگزاری اجلاس کشورهای اسلامی، جنبش غیرمتعهدها، سخنرانی در سازمـان ملل متحـد و حضـور دائم در شورای امنیت اشاره کرد. البته شرایط موجود در جغرافیای طبیعی ایران، وجود منابع سرشار نفت و گاز و بسیاری از منابع معدنی دیگر، افزایش روابط کشورهای جهان با ایران را ایجاب میکند.
3. ایران با توسعهی همه جانبه
مهمترین شواهد توسعه یک کشور را میتوان در چهار زمینهی توسعهی علمی، صنعتی، بهداشتی و نظامی مشاهـده کـرد. همان طـور که در ابتـدای تحقیـق آورده شـد، یکی از راههای آیندهپژوهی، تحلیل روند میباشد. در تحلیل این سناریو برای آینده ایران، از همین روش استفاده شده است. لازمه ی این روش، شناخت گذشته و شرایط آن در مقایسه با شرایط امروز در زمینه های مورد بررسی است. در ادامه، مقایسه ی این چهار زمینه در گذشته، یعنی قبل از انقلاب با شرایط آن ها در امروز ایران بررسی شده است:
در مورد شرایط علمی در قبل و بعد از انقلاب، میتوان از طریق جدول زیر، رشد مراکز علمی و دانشجویان را نسبت به قبل از انقلاب اسلامی مشاهده کرد:
ردیف زمینه رشد سال 57 سال 87 درصد رشد
1 تعداد دانشجویان پذیرفته شده در کلیه مقاطع 56500 1300000 2300%
2 تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل 170000 3570680 2100%
3 تعداد اعضای هیئت علمی 5580 56300 1008%
4 تعداد مراکز آموزش عالی 233 2154 966%
5 تعداد دانشجویان فوق لیسانس و دکترای حرفه ای 16700 160500 961%
6 تعداد دانشجویان دکترای تخصصی 250 23650 9460%
همچنین تعداد زنان عضو هیات علمی دانشگاهها از 1894 نفر در سال 1357 به بیش از 12000 نفر در سال 1387 رسیده است. تعداد دانشجویان دختر نیز از 54248 نـفر در سـال 1357 بـه بیش از دو میلیون نفر در سال 1387 افزایش یافته است. هم اکنون دختران دانشجو میتوانند در هر رشته ای که مایل باشند، حتی رشتههای فنی و مهندسی چون مهندسی معدن و مهندسی هوا فضا مشغول تحصیل شوند. در سالهای اخیر تعداد دخترانی که وارد دانشگاه شدند، بیشتر از تعداد دانشجویان پسر بوده است. كشور ایران، در حال حاضر از نظر علمی در جایگاه دوم منطقه آسیای غربی و كشور های اسلامی قرار دارد. همچنین از نظر میزان رشد مقالات علمی در منطقه، رتبه اول و از نظر تعداد مقاله رتبه دوم را داراست. جهانیان شاهد پرتاب ماهواره "امید" به فضا بودند. ورود به فضا و خود اتكایی در صنایع فضایی از آرزوهای بزرگ هر ملتی به شمار میرود که جمهوری اسلامی ایران، یازدهمیـن كشور دنیـاست كه توانمنـدی ارسال ماهـواره به فضـا را پیـدا كرده است. ایـران اکنون در 7 شـاخه ی علمی ریاضی، مكانیك، پلیمر، شیمـی، مهندسـی شیمـی، نانو و پزشكی رتبه اول منطقـه را دارد. در زمینه مهندسی برق، پروفسور نوری، رئیس دانشكده برق دانشگاه بریستـول انگلیـس، پیشبینی کرد ایران تا 15 سال آیندهیكی از قدرت های بزرگ برق دنیا خواهد شد.
مرگ و میـر کودکان، از 111 مورد در هـزار تولـد زنده در سال 1256، به 28.6 مورد در سـال 1381 رسیده که بیش از 4 برابر کاهـش داشته است. همچنیـن ایران، از سـوی سازمان بهداشـت جهانی، به عنوان موفقترین کشور آسیایی در کنترل ایدز در سال 2004 معرفی شده است.
واضح است نتیجهی پیشرفت علمی یک کشور، در صنعت آن نمایان خواهد شد. در بخش صنعت، قبل از انقلاب، تقریباً تمامی کالا های صنعتی ایران از خارج وارد میشد و معدود کالاهای ساخت داخل نیز عموماً از کیفیت و مرغوبیت بالایی برخوردار نبود. درست است که صنعت ایران، هنوز حتی به برخی از کشورهایی که قبل از انقلاب از ایران عقبتر بودند (مانند کره جنوبی)، نرسیده است، اما باید به شرایط ایـران بـعد از انـقلاب نـگاه کرد. رخـداد یک انقـلاب بزرگ و ایجاد تغیـیر بنیادیـن در صـدر کشور، وجود یک جـنگ سـنگین هـشت ساله و تخریب بـسیاری از صـنایع و تحریمهـای پی در پی از سوی اکثر کشور های صنعتی، هرچقدر هم که یک کشور پیشرفته باشد، صنعتی برایش نخواهد ماند. اما با نگاه به صنعنت کنونی ایران، اگر بخواهیم معقولانه و منصفانه قضاوت کنیم، باید اقـرار کنیم با شرایط سی سال اخیر این کشور، وجود چنین صنعتی تقریباً غیر ممکن است. اگر کشوری با گذراندن سی سال در شرایطی مانند ایران، بتواند خودرو صادر کند، در کشورهای همسایه و حتی غیر همسایه پروژهی عمرانی انجام دهد، صنعت موشکی پیشرفته داشته باشد و تـوان پرتاب ماهواره بـه فضا داشـته باشـد، به نوبـه خود بسیـار هم پیشرفتـه است و برای شکوفایی، فقـط نـیاز به مدیریـت مناسب و زمان دارد.
برخی معتقدند این توسعه ها، در صـورت شـکست نـخوردن نـظام شاهنشاهی هم به وجـود می آمد، ولی بسیاری به شدت با این فرض مخالفند و هرکدام هم دلایلی را مطرح می سازند که پرداختن به این موضوع، در این مقاله نمی گنجد.
در حوزه نظامی ایران باید گفت برنامههای نـظامی شـاه، موجب شده بود تا هزینههای نـظامی ایران در مدت کوتاهی سیر صعودی پیش گیرد. بودجه نظامی کشور بسیار بالا رفته بود و پـیش خریدهای شاه، فروشندگان را هم متعجب ساخته بود. بنابراین چون این تجهیزات، نیازمند آموزش فنی نیروها و آشنایی و بهره گیری بهینه از این تسلیحات بود، شمار زیادی از متخصصان، تکنسینها، مستشاران نظامی و فروشندگان تسلیحات، به ایران آمده و افسرانی از ایران به کشورهای خارجی فرستاده شد. در اواسط سال 1356 بالغ بر 31 هزار مستشار آمریکایی در ایران به سر میبردند که این تعداد، در سال 1357 به 45 هزار نفر رسیده بود. حضور این افراد باعث گردید که آمریکاییها، حق هرگونه ابتکار و خلاقیت را از نیروهای داخلی سلب کـرده و اداره امور ارتـش را بر عـهده گیرنـد. از لحاظ صنایع دفاعی، آن چه قبل از انقلاب تولید می شد، صرفا تولید سلاح ها و مهمات سبک بود که نهایتا تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به تولید فشنگ های سبک و نیمه سنگین تیربار ژ3، اسلحه ژ3، و فشنگ سلاحهای کمری محدود می شد. در امور خدماتی و تعمیر و نگهـداری نیز ایرانـیان حق هـیچ گونه دخالتی نداشتند و با توجه به زیر سـاخت های موجود، فقط آمریکایی ها حق فعالیت در ایـن امور را داشتند. طوری که برای تعویض حتی یک پیچ ساده، باید آمریکاییها وارد کار میشدند.
بعد از پیروزی انقلاب شرایط متحول شد و تحولات چشمگیری خصوصاً در مقطع دفاع مقدس پدید آمد. جنگ تحمیلی، واقعیتهایی را تحمیل میکرد که نتیجه آن، شکلگیری صنایع دفاعی بود. بسیاری از سلاحهایی را که قبل از انقلاب نه تولید و نه اجازه تولید آن را داده میشد، به دلیل جنگ و تحریم اقتصادی و با طراحی مهندسی معکوس در داخل شکل گرفت. هم اکنون جمهوری اسلامی از بزرگترین توانها و قدرتهای بازدارندگی موشکی برخوردار است که از یک طرف تماماً بومی و از سوی دیگر، تحت اختیار نیرو های داخلی قرار دارد. مهندسین ایرانی، هم اکنون به دنبال طراحی ماهواره ملی " سپهر " با سیستم رانش ماهواره هستند.
هم اکنون ایستگاه گیرنده زمینی سپهر و پردازش تصاویر ماهواره ای با توان تهیه و توزیع انواع تصاویر ماهوارهای و هوایی مشغول فعالیت است. ماهواره سپهر، 49 كشور را تحت پوشش قرار میدهد که با آن میتوان از فاصله 5 متری تصویر گرفت که در حقیقت این ماهواره، چشم ایران در منطقه است.
اکنون میتوان با استناد به مطالب فوق و از طریق روش تحلیل روند، برای این سناریو آینده نگری کرد. همان طور که گفته شد، در زمینههای علمی و صنعتی، بهداشتی و نظامی، عموماً قبل از انقلاب، شرایط از نظر داخلی و بومی بودن، مطلوب نبود. ولی در تمامی این زمینهها، از سال 57 تاکنون، سیر صعودی در بومی سازی و پیشرفت وجود داشته است. تحلیل روند این گونه پیشبینی میکند که آینده، ادامهی راه گذشته است. یعنی روند پیشرفت علم، صنعت، بهداشت و تسلیحات نظامی کماکان صعودی بوده و به دلیل این که این نمودار در سال های اخیر، شیب تندتری گرفته، در سالهای آینده نیز با سرعت بیشتر ی نسبت به قبل، شاهد پیشرفت های ایران خواهیم بود.
4. صدور انقلاب و الگو شدن
برنامهریزی و حـرکت جمهـوری اسـلامی ایـران در عرصهی جهانی، با در نـظر گرفتـن این دو هدف، یعنی صدور انقلاب و الگو شدن صورت میگیرد. زیرا از مهمترین آرمانهای یک نظام اسلامی به شمار میروند. اما اینکه از آغاز انقلاب اسلامی تا به امروز، ایرانیان چقدر در حصول آن موفق بودهاند، جای بحـث دارد. بایـد گفت اندکـی پس از انقـلاب، هدف الگـو شدن و صدور انقلاب بـه شدت مورد نظر مسئولین و مردم بود. امام خمینی (ره) در این زمینه فرمودهاند: "ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر این که ما انقلابمان را صادر نمیکنیم کنار بگذاریم.
اما برخی از موارد، درک غلط از مفهوم انقلاب و اهداف آن و وجود این تصور که انقلاب باید با فتح سرزمین باشد (چنان که در انقلاب فرانسه وجود داشت)، باعث شد معنای صدور انقلاب، حرکتی همراه با جنگ طلبی و کشور گشایی تبلیغ و القا گردد. این تبلیغ غلط، تبدیل به یکی از مهمترین حرکتهای دشمنان برای مقابله با انقلاب شده بود. بنابراین، صدور انقلاب از معنای اصلی خود دور شد و حرکت برای رسیدن به این مهم، به تعویق افتاد.
به این ترتیب، میتوان نتیجه گرفت، نخستین گام حرکت برای صدور انقلاب و الگو شدن، درک صحیـح از این مفاهیـم است. البتـه پس از گذشـت یک دهه از انقلاب، یعنـی پس از پایان جنـگ تحمیلی و با پذیرش قطعنامه 598، صدور انقلاب و الگو شدن در صدر مهمترین اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. محققـان با تحلیـل مفاهیم ابتدایی این هدف و راههـای رسیـدن بـه آن، به این نتیجه رسیدند که صدور انقلاب هرگز میسر نمیشود مگر با تلاش برای الگو شدن در همه زمینهها. از آن زمان، ایران این هدف ارزشمند را در میان مهمترین اهداف خود قرار داده و برای رسیدن به آن می کوشد.
هم اکنون پس از گذشت سی سال از انقلاب، ایران کماکان به دنبال الگو شدن و صدور انقلاب است. باید گفت رسیدن به این هدف بزرگ در جامعه امروز ایران، در گرو برقراری توازن و تناسب میان دو قطب به ظاهر متضاد " ثبات نهادمند " و " تغییرات زیربنایی " در حوزههای مختلف است.
واضح است این حرکت، کاملاً مردمی و نیازمند به حرکت تمام ملت و تلاش یکایک افراد است. بنابراین میتوان گفت صدور انقلاب و الگو شدن ایران، تنها و تنها با تلاش فرد فرد مردم و کوشـش بـیوقفهی مسئولین صورت خواهد گرفت.
در این میان، رسانه بیش از هر سـازمان دیگر میتوانـد در صدور انقلاب اسلامی، نقـش داشـته باشد. رسانهها در چگونگی و ساخت فرهنگ زندگی، نقش گستردهای دارند. ارائـهی الگـو و بـه تصویر كشیدن زندگی و بیان مفاهیـم جدیـد، اهمیت رسانهها را در ایـجاد فرهـنگ مدرن دوچـندان میكـند. یکی از مهمترین اشـارههای رسانـه برای تسریع صدور انقلاب، میتوانـد به نقـش كلیدی مسجد باشد. مسجد در فرهنگ دینی اهمیت زیادی دارد و رهبران دینی بر این موضوع بسیار تأكید كردهاند. از این رو، تبلیـغ مسجـد، آثار فـراوانی را در صـدور انقـلاب به دنبـال دارد. عـلاوه بـر این، به آثار سوء تبلیغات نیز باید توجه شود. امروزه جهان غرب با شیوه های گوناگون از همه سو، تهاجمی ناجوان مردانه را به فرهنگ و هویت ایران اسلامی آغاز كرده است و در این راه، از همه ابزارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استفاده میكند. القای ناكارآمدی دین و بالندگی فرهنگ غرب و تناسب آن با نیاز های جامعه، مهمترین محورهای این تبلیغات است. بنابراین رسانـه میتوانـد با مـهار این تبلیغات سوء، از مانع شدن آن در صدور انقلاب، جلوگیری کند.
در رسانهی امروز ایران، با پخش اذان و نماز، تلاش میشود فرهنگ اسلامی در نقاط مختلف جهان تبلیغ گردد. با احداث شبکه های تلویزیونی به زبان عربی و انگلیسـی، هرچند خیلی دیر، ولی میتوان به تبلیغ و اشـاعهی هرچه بیشتر اسـلام، مسلمین، فرهنـگ ایـرانی و نهایتاً صـدور انقـلاب اسلامی ایران پرداخت.
سوتیتر:
براساس سند چشمانداز 20 ساله كه در 17 تیرماه سال1383 توسط مقام معظم رهبری، حضرت آیـت الله العظـمی خامنـه ای ابـلاغ شده است، جمهـوری اسلامـی ایران در افـق 1404 هجری شمسی، كشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل.
که آمریکا، اگر هم بخواهد، نمیتواند گزینـهی عملیات نظامی را آن چنان که در عراق و افغانستان اجرا کرد، به کار برد. پس تسخیر ایران عملاً منتفی خواهد بود و از دید آمریکا، متوقف سازی روند صعودی قدرت ایران، از راه نظامی، تنها با حملات به گوشه و کنار ایران میسر خواهد بود.
برنامهریزی و حـرکت جمهـوری اسـلامی ایـران در عرصهی جهانی، با در نـظر گرفتـن این دو هدف، یعنی صدور انقلاب و الگو شدن صورت میگیرد. زیرا از مهمترین آرمانهای یک نظام اسلامی به شمار میروند.


