یکی از شگردها و تاکتیکهای احزاب و نامزدها در انتخابات استفاده از مولفههای جنگ روانی است که عمدتا با ابزار رسانهها انجام میشود. برخی از این شگردها و تاکتیکها که عمدتا شیطانی است از این قرار است:
1.      تدلیس و بزک کردن نامزد
افراد یا احزاب با عکسهای زیبایی از نامزد انتخاباتی خود و روتوش کردن آنها در آتلیه و ساخت فیلمهای انتخاباتی توسط هنرمندان حرفهای و صرف هزینههای میلیاردی به مخاطبان چنین وانمود میکنند که این شخص تنها منجی کشور است. در حالی که اگر مردم خود آن شخص را ببینند میفهمند که این تبلیغات توخالی و بیمحتوی بوده است.
2.      وعدههای دروغ
یکی دیگر از روشهایی که نامزدها یا احزاب پشتیبان آنها در انتخابات استفاده میکنند وعدههای دروغ است که به نوعی روانشناسانه تنظیم میشود که مردم را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا وعده میدهد ارزش پول ملی را بالا میبرم، بیکاری را به حداقل میرسانم، فلان مبلغ پول میدهم، به پاسپورت ایرانی اعتبار میبخشم، رونق تولید ایجاد میکنم، با مذاکره با آمریکا همه مشکلات اقتصادی را حل میکنم و.... در حالی که این شخص برای تحقق این وعدهها نه دارای فکر است و نه تیم و نه برنامه دارد؛ به همین دلیل زمانی که به قدرت میرسد هیچ یک از وعدهها را عملی نمیشود بلکه شرایط زندگی مردم را به مراتب از گذشته بدتر میکند.
3.      شعارهای کلیشهای
با استفاده از روانشناسان و جامعهشناسان خبره و هزینههای میلیاردی از شعارهای کلیشهای استفاده میکند و به سرعت بر اذهان مردم تاثیر میگذارند شعارهای «هم سانترفیوژ میچرخد و هم زندگی مردم میچرخد»، «به عقب برنمیگردیم» و «اگر فلانیها بیاید وسط پیادهروها دیوار میکشند» اینگونه شعارها، نامزد مورد نظر را به مردم تحمیل میکند ولی بعدا مردم میفهمند که اینگونه شعارها توخالی و دروغ و نوعی فریب بوده است.
4.      ایجاد دوگانههای جنگ و صلح و تحریم و مذاکره و...
یکی دیگر از شگردهای استادان جنگ روانی در انتخابات، ایجاد دوگانههایی است که مردم را در برابر آن قرار میدهند؛ به عنوان نمونه جریان اعتدال در انتخابات92 مردم را با دوگانه «قهر و مذاکره با دنیا»، گوی سبقت را از دیگر نامزدها ربود و در انتخابات96 با دوگانه «جنگ و صلح» بر رقیب قدرتمند خود غلبه کرد. او با رسانههایی که در اختیار داشت این گونه وانمود کرد که چنان چه رقیب رییس جمهور شود کشور دچار جنگ خواهد شد ولی چنان چه ما رأی بیاورم نه تنها جنگی صورت نخواهد گرفت بلکه با ایجاد صلح میان ایران و دیگر کشورها، مشکلات کشور و مردم را حل خواهیم کرد. وعدهای که تنها به درد رأیآوری می خورد و در طول 4سال گذشته همه مردم شعاری بودن آن را با تمام وجود لمس کردند.
اکنون در آستانه انتخابات1400 قرار داریم باز هم متخصصان جنگ روانی دست به کار شدهاند و میخواهند با ایجاد دوگانههای کاذب، انتخابات1400 را به نفع حزب یا جریان خود مصادره کنند. اینگونه تصور میشود که قرار است این بار با دوگانه «تحریم و مذاکره» به میدان بیایند، که باید با ادامه مذاکره از افزایش تحریمها جلوگیری کنیم و تحریمهای گذشته را نیز کاهش بدهیم ولی از آن جایی که آمریکاییها بنایی برای کاهش تحریمها ندارند بلکه افزایش تحریمها، در دستور دولت بایدن قرار دارد؛ آنها میخواهند به همان دوگانه « جنگ و صلح» برگردند و آن را در دستور کار قرار دهند. به همین دلیل رسانههای مدعی اصلاحطلبی در اقدامی هماهنگ با آمریکا و اسراییل به این دوگانه دامن میزنند و برخی انسانهای کمبصیرت نیز در فضای مجازی در دام آنها میافتند و همان تحلیلهای خام و بیمحتوا را در کانالهای مختلف فوروارد میکنند!
این روزها اسراییلیها با افزایش حملات خود به سوریه و ادعای زدن کشتی ایرانی و حضور در منطقه به دعوت برخی سران خاین کشورهای اسلامی، در صدد است که با تهدیدات نظامی خود به دوگانه «جنگ و صلح» دامن بزند. در داخل نیز برخی قلم به مزدان مدعی اصلاحطلبی به گونهای وانمود میکنند که تنها راه، مذاکره با رژیم صهیونیستی و حل اختلافات میان ایران و اسراییل است! یکی از روزنامههای هماهنگ با بیرونیها، که در خط مقدم ایجاد این دوگانگی قرار دارد، روزنامه آرمان است. یک روز طی یادداشتی از بایدن به خاطر قولشکنیاش گلایه میکند و روز دیگر تنها راه حل را به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس میداند.
نویسنده مقاله روزنامه آرمان که یک دیپلمات وابسته به تفکرات اصلاحطلبانه است و زن و فرزندانش همچنان در آمریکا زندگی میکنند مینویسد: چون اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم، باید برای شرایط سخت اقتصادی آماده باشیم وی در مقاله دیگری در همان روزنامه مینویسد «ایران و آمریکا بهصورت رودررو با یکدیگر مشکلی ندارند و صرفا اختلافات در خاورمیانه است که کار را به اینجا کشانده است. باید توجه داشت اگر همین مسیر را ادامه دهیم احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی و حتی اقدام نظامی علیه ایران وجود دارد. همواره اختلافات ایران و آمریکا درباره کشور ثالث است. سالهاست این مشکل وجود دارد و باید این مساله را مدیریت کرد. این مدیریت توسط کشورهای دیگر اسلامی صورت گرفته است و ایران نیز باید اختلافات را به حداقل برساند» این همان حرفی است که میخواهند مردم را در میان دوگانه جنگ و صلح آن هم با اسراییل مخیر سازند و در انتخابات 1400 آن چنان بر مردم سخت بگیرند که مردم نیز به ارتباط با رژیم صهیونیستی راضی شوند. این همان نکته ای است که امام خامنه ای در سال 82 در دیدار با نمایندگان مجلس ششم یعنی نویسندگان نامه جام زهر متذکر شدند و فرمودند حد یقف فشار و عقب نشینی کجاست؟ کم کم کار را به جایی می رسانند که باید رژیم اشغالگر قدرس را نیز به رسمیت بشناسید و گر نه باز هم بر فشارهایشان خواهند افزود. الان دولت غربگرای ایران عملا با عقب نشینی های مستمر 8 ساله در حال عقب نشینی به این سنگر است و می خواهند آن چنان معیشت را بر مردم سخت بگیرند که مردم در دوگانه جنگ و صلح با اسراییل، نامزد طرفدار صلح با اسراییل را انتخاب کنند!!
ولی باید توجه داشت که اسراییل کوچک تر و ضعیف تر آز آن است که ارزش ایفای نقش در دوگانه جنگ و صلح داشته باشد. همان گونه که برخی فرماندهان نظامی خودش اخیرا اعلام کرده اند چنان چه جنگی میان ایران و اسراییل در بگیرد روزانه بیش از 2000 موشک به اسراییل شلیک خواهد شد و در نتیجه اسراییلی باقی نخواهد ماند. ملت ایران باید این بار بیش از پیش هوشیار باشد و تحت تاثیر سناریوهای دوگانه سازی های کاذب قرار نگیرد. اسراییل به خوبی می داند دست زدن به جنگ با ایران یعنی نابودی و محو این رژیم از روی زمین، بنابر این هر گز وارد این فضا نخواهد شد.
 پر واضح است چنان چه باز هم با این دوگانه سازی های کاذب، این تفکر غرب گرا در قدرت بماند، چرخ بر همان پاشنه خواهد چرخید و هیچ گونه تحولی در مدیریت کشور به وقوع نخواهد پیوست. وبلکه بدتر از 8 سال گذشته، به ذلت و خواری خواهند افتاد.
 دوای درد مزمن کشور تشکیل یک دولت مقتدر، شجاع، کارآمد و مردمی است که با تمام وجود به دین و ارزش ها معتقد باشد و از تشر دشمنان نهراسد و با اتکای به استعدادهای جوانان این کشور و تعامل سازنده با کشورهای مستقل جهان، مشکلات را یکی پس از دیگری حل کند. 
قاسم روانبخش
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
 


