اصلاحات، لیبرالیسم و فاجعه غزه؛ یک هویت مشترک در تقابل با مقاومت

شما اینجا هستید

اصلاحات، لیبرالیسم و فاجعه غزه؛ یک هویت مشترک در تقابل با مقاومت

 

در سایه بیانیه اخیر جبهه اصلاحات و در کنار فجایع روزافزون غزه، نه تنها دو بحران جداگانه، بلکه دو نمودار از یک گفتمان واحد را شاهد هستیم: گفتمان لیبرالیسم سیاسی-اقتصادی غرب، که هم در داخل ایران و هم در صحنه جهانی، به شکل‌های مختلفی از خود نشان می‌دهد. این گفتمان، در ایران به شکل «اصلاحات» جلوه می‌کند و در فلسطین به شکل خشونت سازمان‌یافته، محاصره و نابودی جمعیتی بی‌پناه در غزه. ارتباط بین این دو، صرفاً تصادفی یا سیاسی نیست، بلکه بنیادین و هویتی است.

ویلیام رابینسون، جامعه‌شناس برجسته نقد سرمایه‌داری جهانی، غزه را «آینه‌ای از چهره واقعی سرمایه‌داری معاصر» می‌داند. او نشان می‌دهد که آنچه در غزه اتفاق می‌افتد — از تخریب منظم شهرها گرفته تا آزمایش فناوری‌های سرکوب و نظارتی بر جمعیت محاصره‌شده — تنها یک عملیات نظامی نیست، بلکه بخشی از یک منطق اقتصادی-سیاسی گسترده است: منطقی که در آن، جنگ به صنعت تبدیل شده، خشونت به کسب‌وکار، و انسان به «جمعیت مازاد» است. وقتی سرمایه دیگر نمی‌تواند در تولید مولد سودآوری کند، به سمت تخریب، محاصره و بازسازی ویرانه‌ها سوق می‌یابد. غزه، در این چارچوب، تنها یک نقطه جغرافیایی نیست، بلکه یک «آزمایشگاه» است — جایی که روش‌های سرکوب، دیوارهای هوشمند، پهپادهای کشنده و استراتژی‌های مدیریت بحران، ابتدا امتحان می‌شوند و سپس به سراسر جهان صادر می‌شوند. رابینسون این را «دولت پلیسی جهانی» می‌نامد؛ شبکه‌ای از قدرت که در آن امنیت، نظارت و سرکوب، نه برای حفاظت از مردم، بلکه برای حفاظت از ساختارهای سلطه و سود سرمایه عمل می‌کنند.
 

اما این منطق، فقط در غزه دیده نمی‌شود. همان منطق در داخل ایران، به شکل دیگری حضور دارد: در گفتمان اصلاحات. جبهه اصلاحات، با همه تفاوت‌های ظاهری و سیاسی، در بنیاد فکری خود، به همان لیبرالیسم غربی وابسته است که در غزه به شکل خشونت عیان می‌شود. آنها «اسلام» را نه به عنوان نظامی تمدنی و هویت‌ساز، بلکه به عنوان یک امر شخصی و محدود تعریف می‌کنند. «انقلاب» را نه به عنوان یک واقعیت تاریخی و ارزشی، بلکه به عنوان یک بار تاریخی و مانع پیشرفت می‌بینند. در بیانیه اخیرشان، هیچ اشاره‌ای به غزه، به مقاومت، به استکبارستیزی یا به هویت دینی ملت نیست. در عوض، «ایدئولوژی» به عنوان مانعی بر سر راه «منافع ملی» معرفی می‌شود — منافعی که آنها آن را معادل رفاه مادی، ادغام در بازار جهانی و عادی‌سازی روابط با غرب تعریف می‌کنند.
 

این سکوت در برابر غزه، تصادفی نیست. این سکوت، نشانه اشتراک گفتمانی است. چون اصلاحات، در درون خود، از همان چارچوب فکری پیروی می‌کند که در غرب، به توجیه خشونت علیه فلسطینیان می‌پردازد. آنها مانند نخبگان لیبرال غرب، معتقدند که «واقع‌گرایی» به معنای تسلیم در برابر قدرت‌های جهانی است، نه مقاومت در برابر آن. آنها می‌گویند باید از «وضعیت استثنایی» خارج شویم و مانند «دیگران» رفتار کنیم. اما این «دیگران»، دقیقاً همان قدرت‌هایی هستند که غزه را ویران کرده‌اند، مهاجران را در مدیترانه غرق می‌کنند و در مرزهای آمریکا، انسان‌ها را به کام مرگ می‌فرستند.

در اینجا، تناقض بزرگ آشکار می‌شود: اصلاحات می‌خواهند انقلاب اسلامی را تغییر دهند، اما لیبرالیسم غرب را تغییر ندهند. آنها نمی‌گویند باید نظم جهانی ناعادلانه را اصلاح کرد، می‌گویند باید ایران خود را تغییر دهد تا در آن نظم جا شود. این، نه اصلاح، بلکه تسلیم است. و این تسلیم، دقیقاً همان چیزی است که در غزه، به شکل فیزیکی و خونین، در حال اجراست: حذف جمعیتی که در چرخه سرمایه جا نمی‌شوند، چه به دلیل فقر، چه به دلیل مقاومت.
 

پس نمی‌توان انتظار موضع‌گیری از اصلاحات در برابر غزه داشت، چون آنها در بنیاد فکری خود، با منطقی که غزه را تخریب می‌کند، هم‌سو هستند. آنها به جای اینکه لیبرالیسم را نقد کنند، می‌خواهند ایران را به آن تسلیم کنند. این، نه یک تفاوت سیاسی، بلکه یک تفاوت هویتی است. اصلاحات، از ابتدا «دیگری» انقلاب بوده‌اند — دیگری‌ای که هویت خود را نه در ادامه، بلکه در تقابل با انقلاب تعریف می‌کند.
 

بنابراین غزه نه فقط یک فاجعه انسانی، بلکه یک آیینه است: آیینه‌ای که نشان می‌دهد اگر ایران راه اصلاحات را بپیماید، به همان جایی خواهد رسید که غزه امروز است — جامعه‌ای که در برابر سلطه سکوت می‌کند، هویت خود را فدای رفاه مادی می‌کند و در نهایت، هم به خودش خیانت می‌کند و هم به دیگران. مقاومت فلسطین، مانند انقلاب اسلامی، نه یک سیاست، بلکه یک انتخاب اخلاقی است: انتخاب بین تسلیم و استقلال، بین لیبرالیسم سلطه‌گر و هویت ملی-دینی. اصلاحات، در بیانیه خود، به وضوح این انتخاب را کرده‌اند. و غزه، بدون آنکه در بیانیه نام ببرند، بهترین دلیل برای رد این انتخاب است.

کلمات کلیدی: غزه / مقاومت / اصلاحات / دولت پلیسی جهانی / واقع‌گرایی / بیانیه اخیر جبهه اصلاحات /  لیبرالیسم / انقلاب

پایان پیام

همراه ما باشید در پیام رسان های    ایتا /   بله
 

فایل دانلودی: 
موضوع اصلی: 
علوم سیاسی
موضوع فرعی: 
موضوع فرعی یک