پیامدهای احتمالی افزایش قیمت بنزین و چرخه تورمی در اقتصاد ایران
بحث پیرامون افزایش قیمت بنزین در ایران طی روزهای اخیر، بار دیگر نگرانیها درباره پیامدهای اقتصادی و اجتماعی چنین تصمیمی را برجسته کرده است. شایعات منتشر شده توسط برخی چهرههای سیاسی و رسانهها درباره افزایش نرخ سوخت، اگرچه توسط دولت رسمی تکذیب شد، اما به روشنی نشان میدهد که این موضوع همچنان در کانون توجه سیاستگذاران و فعالان اقتصادی قرار دارد. تحلیلگران اقتصاد سیاسی هشدار میدهند که این گمانهزنیها میتواند به شکل یک «پیشگویی خودتحققیابنده» عمل کند؛ یعنی اگر افزایش نرخ سوخت بهطور مداوم مطرح شود، احتمال وقوع آن در آینده افزایش مییابد. اقتصاددانان نهادگرا، از جمله حسین راغفر، این روند را ناشی از عملکرد تکراری دولتها در مدیریت کسریهای بودجه میدانند. در ایران، دولتها بهطور معمول کسری بودجه خود را با تحمیل تورم به جامعه جبران میکنند؛ ابتدا با گران کردن ارز و سپس با افزایش قیمت حاملهای انرژی. این چرخه، که به آن «مارپیچ تورمی» گفته میشود، نه تنها فشار مالی بر خانوارها را افزایش میدهد، بلکه بیثباتی اقتصادی و اجتماعی را نیز تشدید میکند. تجربه تاریخی نشان داده است که افزایش قیمت بنزین، به سرعت بر تمام شاخصهای اقتصاد کلان اثر میگذارد و تورم را به سایر کالاها و خدمات تحمیل میکند. علاوه بر پیامدهای اقتصادی، تحلیلگران به اثرات اجتماعی و سیاسی چنین تصمیمی نیز اشاره میکنند. در شرایطی که کشور با مشکلات متعددی از جمله کاهش قدرت خرید، محدودیت منابع و نابرابریهای اقتصادی روبروست، افزایش قیمت سوخت میتواند اعتراضات عمومی و تنشهای اجتماعی را تشدید کند. افرادی که نقدینگی محدود دارند، بیشترین آسیب را خواهند دید و فشار بر اقشار متوسط و ضعیف جامعه به شکل قابل توجهی افزایش مییابد. از سوی دیگر، جریانهایی که از گرانسازی سود میبرند، عمدتاً با منافع شخصی و کوتاهمدت خود پیوند خوردهاند و دغدغه رفاه عمومی را در تصمیمگیریهای خود لحاظ نمیکنند. یکی دیگر از نکات مهم، نقش رسانهها و محافل اقتصادی نزدیک به سرمایهداران در آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش افزایش قیمتهاست. انتشار مداوم خبرها و شایعات مرتبط با افزایش قیمت بنزین و ارز، به نوعی زمینه روانی را برای پذیرش تصمیمات تورمی فراهم میکند و این همان مفهومی است که در ادبیات اقتصاد رفتاری تحت عنوان «پیشگویی خودتحققیابنده» شناخته میشود. چنین رویکردی، میتواند به تدریج به یک ابزار فشار و مدیریت افکار عمومی تبدیل شود و تاثیر سیاستهای اقتصادی دولت را تقویت کند. باید گفت روشن است که هرگونه افزایش قیمت بنزین و ارز بدون اعمال سیاستهای جبرانی و نظارت دقیق بر بازارها، موجب تشدید فشار معیشتی بر مردم خواهد شد. این اقدامات میتواند اقتصاد ایران را در شرایطی شکنندهتر قرار دهد و زمینه بروز بحرانهای عمیقتر اجتماعی و سیاسی را فراهم کند. بنابراین، تحلیلگران توصیه میکنند که دولت، پیش از اجرای هرگونه تغییر قیمتی، باید اثرات اقتصادی، اجتماعی و روانی آن را به دقت ارزیابی کرده و سازوکارهای لازم برای کاهش فشار بر اقشار آسیبپذیر را پیشبینی کند. در مجموع، گرانسازی بنزین نه تنها یک تصمیم اقتصادی ساده نیست، بلکه موضوعی پیچیده و چندوجهی است که پیامدهای آن به سرعت فراتر از حوزه سوخت گسترش مییابد. استمرار چرخه تورمی و ناتوانی در مدیریت آن، میتواند اعتماد عمومی به سیاستگذاران را تضعیف کرده و فشار بر نهادهای اجتماعی و اقتصادی کشور را افزایش دهد. به همین دلیل، هر تصمیم در این زمینه باید با نگاه جامع و آیندهنگرانه گرفته شود تا از وقوع شوکهای اقتصادی و اجتماعی جلوگیری شود.
کلمات کلیدی: افزایش قیمت بنزین، تورم در ایران، اقتصاد ایران، بحران اجتماعی، سیاستهای اقتصادی، معیشت مردم، مدیریت بحران
پایان پیام
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.


