از طرح ترامپ تا راهبرد مقاومت؛ شکلگیری نظم تازه در غرب آسیا
تحولات اخیر در غرب آسیا نشان میدهد که طرح موسوم به «صلح ترامپ» برای پایان جنگ غزه، نه طرحی بشردوستانه بلکه بخشی از بازطراحی امنیتی آمریکا و اسرائیل در منطقه است. این طرح، در ظاهر هدف خود را بازسازی غزه و پایان جنگ معرفی میکند، اما در عمق، دنبال حذف مقاومت و احیای نفوذ آمریکا در خاورمیانه پس از شکست در افغانستان و عراق است.
ترامپ که در تلاش است تصویر یک میانجی صلح جهانی از خود بسازد، در عمل همان سیاست فشار حداکثری را در لباس دیپلماسی دنبال میکند. اما پاسخ حماس و دیگر گروههای مقاومت، این پروژه را از مسیر دلخواه واشنگتن خارج کرد. حماس با پذیرش مشروط طرح و اصرار بر حفظ حق مقاومت، عملاً بازی را از حالت نظامی صرف، به عرصه سیاسی چندلایه منتقل کرد و ابتکار عمل را در دست گرفت. اکنون محور مقاومت با حمایت ایران، حزبالله و حتی برخی کشورهای عربی مستقل، در پی آن است که معادله «نه جنگ، نه صلح» را به پایان برساند و به سمت تثبیت بازدارندگی منطقهای حرکت کند.
در همین چارچوب، اندیشکده شورای آتلانتیک نیز اعتراف کرده که اسرائیل در جنگ غزه پیروز نشده و هرگونه درگیری آینده با ایران بسیار سختتر خواهد بود. این تحلیل در واقع تأییدی است بر تغییر موازنه قدرت به نفع جبهه مقاومت. دیگر نه حمله نظامی آمریکا میتواند ساختارهای امنیتی ایران را متزلزل کند و نه تهدید اسرائیل میتواند عمق استراتژیک مقاومت را از بین ببرد.
از سوی دیگر، گزارشها درباره تلاش آمریکا برای بازگرداندن نیروهای خود به پایگاه «بگرام» در افغانستان، بخشی از همین سیاست بازدارندگی مصنوعی است. واشنگتن میداند که حضورش در خاورمیانه بدون هزینه نخواهد بود؛ هرگونه تحرک نظامی علیه ایران یا گروههای مقاومت، میتواند موجی از تلافیهای سنگین را در سراسر منطقه ایجاد کند. کارشناسان نظامی معتقدند اگر آمریکا بداند تنها در یک نبرد مستقیم با ایران، دستکم ۵۰۰ نظامیاش کشته خواهند شد، هرگز وارد چنین جنگی نمیشود.
ایران نیز در این میان، بهجای تکیه بر دیپلماسی انفعالی، راهبردی را در پیش گرفته که میتوان آن را «مقاومت هوشمند» نامید. هدف این راهبرد، خروج از وضعیت فرساینده نه جنگ نه صلح است؛ وضعیتی که غرب برای فرسایش توان اقتصادی و سیاسی کشور طراحی کرده بود. تهران با استفاده از ظرفیتهای منطقهای، انرژی، تجارت با شرق و حمایت از محور مقاومت، معادله را بر هم زده و در حال تبدیل تهدید به فرصت است.
در نتیجه، خاورمیانه امروز در آستانه نظمی تازه قرار گرفته است؛ نظمی که در آن دیگر آمریکا تعیینکننده نیست و اسرائیل از موقعیت راهبردی خود عقبنشینی کرده است. طرح ترامپ، اگرچه در ظاهر هدفش صلح است، اما در عمل آغازگر مرحله جدیدی از رقابت سیاسی میان مقاومت و بلوک غرب خواهد بود. آینده این منطقه نه در کاخ سفید که در اراده ملتهای آن رقم میخورد؛ ارادهای که در غزه، لبنان، عراق و ایران به یک حقیقت واحد بدل شده است: صلح واقعی فقط از دل مقاومت میگذرد.
کلمات کلیدی: طرح صلح ترامپ، تحولات غرب آسیا، جنگ غزه، محور مقاومت، امنیت خاورمیانه، شکست اسرائیل، راهبرد ایران، تغییر موازنه قدرت، حماس، دیپلماسی مقاومت، آمریکا در غرب آسیا، نظم جدید منطقهی.
پایان پیام.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.


