غزه، سنگر تقابل گفتمان مقاومت و تسلیم
در صحنه قدرت سیاسی کنونی، هیچ رویدادی به اندازه تحولات غزه، خطوط تقابل و گسلهای استراتژیک جهان را آشکار نمیسازد. این بحران، تنها یک تراژدی انسانی نیست، بلکه صحنه نبردی بزرگتر است؛ نبردی که در آن، گفتمان «مقاومت» در برابر پروژه دیرپای «تسلیم » غرب-صهیونیسم ایستاده است. تحلیل مواضع و کنشهای اخیر، این تقابل را در سه لایه به هم پیوسته نشان میدهد.
در لایه نخست، عرصه میدانی و دیپلماتیک قرار دارد. «بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران» با محوریت دادن به «حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین» و هشدار نسبت به «بدعهدی ساختاری رژیم صهیونیستی»، تنها یک اعلام موضع نیست، بلکه ترسیم خط قرمزهای راهبردی نظام در برابر طرحهای به ظاهر صلحآمیزی است که پیشتر، نمونه آن در «طرح ۲۰ مادهای ترامپ» به عنوان «توهم صلح» تشریح شد. این موضعگیری، پاسخی دیپلماتیک به نقشههایی است که هدف نهایی آنها، خلع سلاح مقاومت و تثبیت سلطه است. در میدان عمل، «ناوگان صمود» نماد عینی همین گفتمان مقاومت است. این حرکت فراملی، با شکستن محاصره غزه، در واقع در حال شکستن «محاصره روایی» حاکم بر ذهنیت جهانی است. سرکوب خشن این ناوگان توسط رژیم صهیونیستی، نه ضعف که عصبانیت رژیمی را نشان میدهد که در برابر ارادهای جمعی برای به چالش کشیدن هیمنه خود درمانده است.
این تقابل میدانی، مستقیماً به لایه دوم، یعنی عرصه جنگ روایی و ایدئولوژیک گره میخورد. تحلیل تیزبینانهای با عنوان «اشک تمساح برای غزه یا نسخه تسلیم برای ایران»، قلب این ارتباط را برملا میسازد. این نوشتار به درستی نشان میدهد که چگونه همان جریان فکری-سیاسی که با توسل به «عقلانیت» و «تعامل سازنده»، کشور را در دام توافق یکطرفهای چون برجام گرفتار کرد، امروز با ژستی انساندوستانه و با «اشک تمساح» برای فاجعه غزه، در پی القای یک گزاره سمّی است: «توافق پس از ویرانی». این گفتمان تسلیمطلب، با بزرگنمایی مشکلات و تحریف واقعیتهای میدانی، تلاش میکند تا این تصویر را ترسیم کند که مقاومت، هزینهبَر و بیثمر است و تنها راه «نجات»، سازش بر سر منافع حیاتی است. آنان از خون کودکان غزه، هیزمی برای آتش کشیدن اراده ملی ایران میسازند.
در نهایت، این دو لایه، لایه سوم را شکل میدهند: نقش ایران به عنوان کانون و رهبری گفتمان مقاومت. موضع ایران در قبال غزه، منفعل یا صرفاً حمایتی نیست؛ بلکه فعال و جهتدهنده است. ایران خود را به عنوان قدرتی معرفی میکند که نه تنها در برابر پروژه سلطه ایستاده، بلکه قادر است با هوشمندی، میدان نبرد را به عرصهای تبدیل کند که هژمونی دشمن در آن به چالش کشیده میشود. مقاومت در غزه، به سنگری برای مقاومت بزرگتر ایران بدل شده است. هرگونه تزلزل یا سازش در این سنگر، به معنای تضعیف کل جبهه مقاومت و تشویق دشمن برای فشار بیشتر بر ایران خواهد بود.
نهایاتا اینکه اخبار به ظاهر مجزای غزه، در واقع فصلهایی از یک داستان واحد هستند: داستان تقابلی سرنوشتساز که در آن، غزه به آزمایشگاهی برای محک خوردن ارادهها و اثربخشی استراتژیها تبدیل شده است. پیروزی در این نبرد، تنها با حفظ انسجام درونی، افشای گفتمان تسلیم و تداوم هوشمندانه مقاومت فعال در تمامی عرصهها ممکن خواهد بود.
کلمات کلیدی : غزه، مقاومت، تسلیم، ،گفتمان مقاومت، رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران، فلسطین، ناوگان صمود، جنگ روایی، هژمونی دشمن.
پایان پیام.
همراه ما باشید در پیام رسان های / ایتا / بله / ویراستی
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.


