عدالت و عقلانیت؛ ستونهای پایدار نظام اسلامی
یک جامعه برای بقا و پایداری خود نیازمند دو بال است: عدالت در قضا و عقلانیت در اداره امور. زمانی که این دو محور از دست برود، نظم اجتماعی و اقتصادی به خطر میافتد و فساد و بیاعتمادی ریشه میدواند. در شرایط کنونی، دو گفتمان در برابر هم قرار دارند؛ یکی عقلانیت اسلامی که بر مبنای فقه و فلسفه دینی، تصمیمگیریها را هدایت میکند، و دیگری جریانهایی که تلاش میکنند معیارهای قطعی دین و قانون را زیر سؤال ببرند و برداشتهای سطحی را به جای تحلیل دقیق جایگزین کنند.
در حوزه قضا، رعایت عدالت بدون قاطعیت میتواند به بینظمی و تضعیف امنیت اجتماعی منجر شود. هرچند رأفت و رحمت انسانی ارزشمند است، اما اگر بدون چارچوب قانونی و اصول عدالت به کار گرفته شود، نتیجه آن ظلم و آشفتگی اجتماعی خواهد بود. قضاوت باید همزمان انسانی و دقیق باشد تا اعتماد عمومی به نظام قضایی حفظ شود.
در عرصه اقتصاد نیز وضعیت مشابه است. پایبندی به اصول عقلانی و علمی، همراه با رعایت توازن میان بازار و دولت، تنها راه خروج از بحرانهای مالی و کاهش فشارهای اقتصادی است. اقتصاد اسلامی مبتنی بر منطق واقعبینانه، مسئولیتپذیری و حکمرانی اخلاقی، مانع از تسلط سرمایهداری مطلق یا دولتگرایی نابهنجار میشود و فرصت رشد پایدار را فراهم میآورد.
در نهایت، پیوند میان عدالت و عقلانیت، پایه اعتماد عمومی و ثبات اجتماعی است. عقلانیت دینی، نه بر اساس احساسات یا تقلید غربی، بلکه مبتنی بر درک واقعیت، مسئولیت انسانی و تعهد به اصول الهی شکل میگیرد. تنها با بازسازی این دو ستون است که جامعه میتواند از بحرانهای اخلاقی و اقتصادی عبور کند و مسیر توسعه و پایداری خود را تضمین نماید.
کلمات کلیدی: عدالت، عقلانیت، نظام اسلامی، قضا، عقلانیت اسلامی، فقه، فلسفه دینی، قانون، عدالت در قضا، عقلانیت در اداره امور، امنیت اجتماعی، اقتصاد اسلامی، حکمرانی اخلاقی، بحران اقتصادی، توسعه و پایداری.
پایان پیام
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.


