کنش‌های جدید بایدن در منطقه و پاسخ‌های کوبنده مقاومت.
تحولات منطقه بی‌ارتباط با تحولات جهانی نیست اگر بخواهیم تحولاتی که این روزها در ایران و عراق و یمن و سوریه و... را درست تحلیل کنیم باید به تحولاتی که در جهان از جمله غرب و به‌ویژه آمریکا اتفاق افتاده یا در حال وقوع است نگاهی داشته باشیم.
- فرآیند انتخابات آمریکا به گونه‌ای بود که تقریبا اکثر دولت‌های جهان این گونه فکر می‌کردند که ترامپ در قدرت باقی می‌ماند. از این رو دولت‌های غیرمستقل منطقه مانند شیوخ عرب از جمله سلمان و بن‌سلمان با دلارهای نفتی خود از ترامپ پشتیبانی می‌کردند. بعد از پیروزی بایدن در انتخابات، شیوخ منطقه مورد بی‌مهری بایدن قرار گرفته و کمتر مورد توجه و لطف بایدن قرار می‌گیرند.
- از این رو بن‌سلمان و شیوخ منطقه نهایت تلاش خود را در جهت کسب رضایت بایدن به‌کار می‌گیرند، ولی جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور مستقل، تنها کشور منطقه بود که در انتخابات آمریکا موضعی متفاوت داشت و صریحا اعلام کرد: برای ایران مهم نیست که چه کسی پیروز انتخابات آمریکا هست و بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان هیچ تفاوتی وجود ندارند. به همین دلیل نسبت به آمدن بایدن یا ترامپ هیچ نگرانی نداشت و امروز هم مواضع خود در برابر بایدن همان مواضعی است که در برابر ترامپ داشته است.
- سه اقدام مهمی که بایدن در روزهای اخیر در منطقه انجام داده؛ خارج کردن انصارالله از لیست تروریسم، مقصر اعلام کردن بن‌سلمان در پرونده خاشقچی و بمباران مواضع حشدالشعبی در مرز سوریه و عراق؛ این اقدامات به نوعی به مسایل داخلی آمریکا ارتباط دارد. آمریکایی‌ها در دوران ترامپ به نوعی دچار بی‌آبرویی در جهان شده‌اند به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانند در جهان مدعی حقوق بشر باشند و زیر پوشش این عنوان، اهداف استکباری خود را به پیش ببرند. از این رو در مرحله اول نیاز به ترمیم آبروی ریخته شده خود دارند. به همین دلیل از یک سو، انصارالله یمن را از لیست تروریسم خارج می‌کند تا نشان بدهد که آمریکا طرفدار مردم مظلوم یمن است و از حقوق انسان‌های گرسنه و قحطی‌زده دفاع می‌کند و در همان حال با فعال کردن پرونده خاشقچی، بن‌سلمان را که نقش اول در جنگ یمن دارد به عنوان قاتل اصلی خاشقچی معرفی می‌کند. هدف از این دو اقدام، ترمیم چهره ضد حقوق بشری آمریکا در جهان و مهم‌تر از آن، دوشیدن دولت سعودی برای حل معضلات اقتصادی آمریکاست. به همین دلیل علی‌رغم این که بن‌سلمان را قاتل درجه یک این پرونده معرفی می‌کند، همچنان از عربستان به عنوان متحد خود در منطقه حمایت می‌کند. معنا و مفهوم این موضع به ظاهر متفاوت، این است که بایدن می‌خواهد مبالغ کلانی همانند 400میلیارد دلاری که ترامپ از بن‌سلمان گرفت،او نیز از این گاو شیرده سعودی بدوشد. از این‌رو بایدن موضوع احتمال به قدرت رساندن بن‌نایف به جای بن‌سلمان را مطرح می‌کند تا در این مسابقه سیاسی، هدف فوق بهتر تامین شود. در نهایت او با برکناری بن‌سلمان و آوردن بن‌نایف هم به پول‌های بیشتری دست می‌یابد و هم از بن‌سلمان حامی ترامپ انتقام می‌گیرد و درس خوبی نیز برای دیگر شاهزاده‌ها و شیوخ منطقه می‌شود تا بدانند که باید نوکری خود را نسبت به آمریکا حفظ کرده و همواره در چارچوب خواسته‌های رییس جمهور آمریکا حرکت کنند.
- بمباران مواضع حشدالشعبی در مرز سوریه و عراق، نیز در راستای نوعی قدرت‌نمایی برای اهداف داخلی و خارجی توجیه می‌شود: به این‌گونه که مردم آمریکا احساس نکنند که دولت بایدن در سیاست خارجی خود ضعیف و ناتوان شده است و از سوی دیگر پیامی به دولت عراق و حشدالشعبی و سایر گروه‌های مقاومت است که بر خروج آمریکایی‌ها از عراق اصرار نورزند. از سوی دیگر این بمباران می‌تواند پیامی برای جمهوری اسلامی داشته باشد که اگر منافع ما اقتضا کند گروه‌های نزدیک به ایران را مورد حمله قرار می‌دهیم و حتی گزینه نظامی نسبت به خود ایران نیز روی میز است. بنابر این، ایران باید در برابر خواسته‌های موشکی و منطقه‌ای و هسته‌ای در برابر آمریکا کوتاه بیاید و بر اجرای مصوبه مجلس نیز اصرار نورزد.
- درباره اقدامات آمریکا در منطقه، ممکن است رییس جمهور پیر آمریکا از کشورهای ضعیف و نوکر مانند عربستان، موفقیت‌هایی به دست آورد و همانند گذشته، از این گاو شیرده شیر بیشتری بدوشد. ولی بی‌تردید نسبت به جمهوری اسلامی و گروه‌ها و کشورهای متحد با ایران سرش به سنگ خواهد خورد. جمهوری اسلامی ایران با رهبری‌های هوشمندانه امام خامنه‌ای همه سیاست‌های مستکبرانه آمریکا و هم‌دستان او را خنثی و به گل خواهد نشاند و در انتخابات آینده با حذف جریان غرب‌گرا توسط مردم ایران، فصل جدیدی از شکوفایی اقتصادی و سیاسی در ایران و منطقه آغاز خواهد شد. انصارالله یمن نیز رسما اعلام کرده است که هرگز در برابر آمریکایی‌ها کوتاه نخواهند آمد و آمریکا را مسبب اصلی جنگ یمن و خسارت‌های وارده به مردم یمن می‌دانند. افزایش حملات یمنی‌ها به ریاض و مراکز مهم عربستان و شدت بخشیدن حملات بر ضدنیروهای ائتلاف سعودی در یمن نشانه صادق همین تسلیم‌ناپذیری یمن در برابر سیاست‌های فریب‌کارانه آمریکاست. انفجار کشتی اسراییلی در دریای عمان و عملیات پی در پی در عراق بر ضدنیروهای آمریکایی نیز نشان داد که دوره کدخدایی آمریکا در جهان پایان یافته است و هر گونه تحرک جدید آمریکا در منطقه بی‌پاسخ نخواهد ماند.
قاسم روانبخش
فایل دانلودی:
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
