مدیران دیروز، شعارهای امروز ، پارادایم حکمرانی

شما اینجا هستید

"مدیران دیروز، شعارهای امروز"
بیانیه اخیر برخی مدیران اقتصادی گذشته درباره "تغییر پارادایم حکمرانی" در حالی منتشر شده که همین افراد سال‌ها در رأس تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کشور بودند. آخوندی، روغنی‌زنجانی، نیلی و دیگر امضاکنندگان، خود معماران سیاست‌هایی بودند که امروز اقتصاد ایران با نتایج آن دست‌وپنجه نرم می‌کند: خصوصی‌سازی‌های رانتی، تعدیل ساختاری دهه ۷۰، وابستگی به نفت و رکود پسابرجام.
تغییر واقعی نیازمند پاسخگویی این مدیران به عملکرد گذشته و میدان دادن به نیروهای جدید است، نه شعارهای زیبای کسانی که وقتی در قدرت بودند، فرصت‌های اصلاح را از دست دادند.
 
 "تغییر پارادایم یا فرار به جلو؟ نقدی بر بیانیه مدیران اقتصادی گذشته"
در روزهای اخیر، بیانیه‌ای با عنوان "ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران" و با شعار "تغییر پارادایم حکمرانی" از سوی جمعی از چهره‌های شاخص اقتصادی دولت‌های گذشته منتشر شده است. این در حالی است که بررسی سوابق امضاکنندگان، نشان می‌دهد بسیاری از آن‌ها خود معماران اصلی وضعیت کنونی اقتصاد کشور هستند.
بیانیه مذکور که حاوی مفاهیمی مانند انسجام داخلی، بازنگری در سیاست خارجی و مبارزه با فساد است، در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسد. اما پرسش اساسی اینجاست: چگونه کسانی که دهه‌ها در رأس تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی کشور بوده‌اند، امروز خود را پیشگامان تغییر معرفی می‌کنند؟
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی که مسکن مهر را بدون ارائه جایگزین مناسبی تعطیل کرد، امروز از تغییر پارادایم سخن می‌گوید. مسعود روغنی‌زنجانی، از معماران اصلی سیاست‌های تعدیل ساختاری دهه 70 که هنوز آثار مخرب آن بر صنعت کشور محسوس است. مسعود نیلی، نظریه‌پرداز اقتصادی دولت‌های یازدهم و دوازدهم که راه حل همه مشکلات را در سیاست خارجی می‌دید و نتیجه آن رکود تاریخی پس از برجام بود. فرهاد نیلی که سیاست‌های انقباضی پولی را طراحی کرد و حسین عبده‌تبریزی که در شکل‌دهی به ساختار فعلی بازار سرمایه نقش داشت.
واقعیت این است که اقتصاد ایران در دهه‌های اخیر نه با پارادایم عدالت‌محور، که با ترکیبی از خصوصی‌سازی‌های رانتی، اقتصاد نفتی و مصرف‌محور اداره شده است. سیاست‌های تعدیل ساختاری دهه 70، شتاب در آزادسازی نرخ ارز بدون پشتوانه تولیدی، خصوصی‌سازی‌های غیررقابتی و وابستگی بودجه به نفت، همگی دستاورد همان تفکری است که امروز مدعی تغییر شده است.
تغییر پارادایم واقعی نیازمند نگاهی نو به مفاهیم اساسی است:
- گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد مولد
- جایگزینی خصوصی‌سازی رانتی با مشارکت واقعی مردم
- تلفیق رشد اقتصادی با عدالت اجتماعی
- شکستن پیوند ناسالم قدرت و ثروت
قبل از هر بحثی درباره تغییر پارادایم، این پرسش مطرح است که چرا همان مدیرانی که امروز از تغییر سخن می‌گویند، وقتی در قدرت بودند به فکر اصلاح نبودند؟ مردم که با تورم مزمن، کاهش ارزش پول ملی و گرانی مسکن دست به گریبانند، به جای شعارهای زیبا، به پاسخگویی واقعی نیاز دارند.
تغییر واقعی نه با بازگشت همان چهره‌ها، که با میدان دادن به نسل جدید مدیران متعهد و کارآمد محقق می‌شود. مدیرانی که اولویت آن‌ها نه منافع گروهی، که رفاه عمومی و عدالت اجتماعی باشد. تا زمانی که حلقه قدرت در دستان همان مدیران قدیمی باقی بماند، هر بیانیه‌ای تنها فرار به جلو و انحراف از مسیر اصلی توسعه خواهد بود.
پایان پیام 
 
مشاهده کانال ما در پیامرسان / ایتا / بله
 

فایل دانلودی: