خشت اول فتنه ۱۸ تیر ۷۸
حادثه ۱۸ تیر ۷۸، نتیجه یک طرح از پیش طراحی شده بود که با بهرهگیری از رسانهها و مطبوعات زنجیرهای، به دنبال تغییر ساختار فکری-فرهنگی جامعه بود این جریان با حمایت دولت اصلاحات و سکوت معنادار رئیسجمهور، فضا را برای لیبرالها مهیا کرد
نشریههایی مانند سلام، جامعه، و صبح امروز، با تیترهای تند علیه مبانی دینی و انقلابی، به دنبال تغییر ارزشها بودند طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس، بهانهای برای تحریک دانشجویان و ایجاد آشوب شد
با پیوند زدن این طرح به وزارت اطلاعات و قتلهای زنجیرهای، فتنهگران به دنبال کودتا بودند آشوبها با حضور عوامل غیردانشجو و هدایت معترضان به بیرون از دانشگاه، به تخریب اموال عمومی و درگیری با نیروی انتظامی منجر شد
حضور چهرههای سیاسی مانند فائزه هاشمی و اکبر گنجی در کوی دانشگاه، و حمایت حسینعلی منتظری از معترضان، پشت پرده جریان را آشکار کرد رهبر انقلاب با محکوم کردن حادثه، مردم را به هوشیاری فراخواندند
در نهایت، راهپیمایی عظیم مردمی در ۲۳ تیر، توطئه فتنهگران را خنثی کرد با این حال، این جریان در سال ۸۸ دوباره ظهور کرد
تحلیلی جامع بر خبر فوق
فتنه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ حادثهای تصادفی نبود، بلکه نتیجه یک فرآیند برنامهریزیشده با اهداف سیاسی و فرهنگی مشخص بود. این واقعه در بستری شکل گرفت که جریانهای معارض داخلی و حامیان خارجی آن سالها برای تغییر ساختار فکری جامعه ایران تلاش کرده بودند. تحلیل این رویداد بدون توجه به زمینههای رسانهای، سیاسی و اجتماعی آن ناقص خواهد بود. پس از پایان جنگ تحمیلی و تغییر فضای سیاسی کشور، جریانهای سکولار و لیبرال با استفاده از ابزار مطبوعات، تلاش کردند تا ارزشهای انقلابی را تضعیف و گفتمان غربگرایی را جایگزین کنند. مطبوعات زنجیرهای مانند سلام، جامعه، صبح امروز و آفتاب امروز با انتشار مطالب ضد دینی و تجدیدنظرطلبانه، فضایی را ایجاد کردند که هدف نهایی آن، تغییر هویت فرهنگی جامعه بود. این مطبوعات با حمایت ضمنی دولت اصلاحات و وزارت ارشاد وقت، بهعنوان ابزاری برای نفوذ فرهنگی عمل میکردند.
تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات در سال ۷۸ توسط مجلس، نقطه عطفی بود که جریان اصلاحطلب را به مقابله جدی کشاند. این طرح با هدف مهار مطبوعات بیضابطه ارائه شد، اما رسانههای زنجیرهای آن را "بازگشت به استبداد" معرفی کردند. واکنش هماهنگ رسانهها شامل انتشار بیانیههای تحریکآمیز، اتصال طرح مجلس به پروندهسازی علیه وزارت اطلاعات و انتشار سند جعلی در روزنامه سلام شد که بهانهای برای تشدید تنشها بود. این اقدامات نشان میدهد که جریان مقابل، به دنبال کودتای نرم علیه نظام بود، نه صرفاً دفاع از آزادی بیان. تحریک دانشجویان به عنوان قشر تأثیرگذار، بخشی از استراتژی جریان فتنه بود. شبکهسازی گروههای دانشجویی مانند دفتر تحکیم وحدت با حمایت چهرههایی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده، دستکاری واقعیتها مانند ادعای کشتهشدن دانشجویان و تبدیل اعتراض مسالمتآمیز به خشونت با ورود عناصر غیردانشجو و تخریب اموال عمومی از جمله این اقدامات بود.
نکته کلیدی این بود که شعارها بهسرعت از "اعتراض به توقیف سلام" به "مقابله با نظام" تغییر جهت داد، که نشانگر اهداف پشتپرده بود. در این میان، سکوت و مماشات دولت اصلاحات، عدم برخورد قاطع با آشوبگران، استعفای مشکوک وزیر علوم در اوج بحران و اظهارات تحریکآمیز برخی مسئولان به تشدید بحران کمک کرد. از سوی دیگر، واکنش نهادهای انقلابی شامل نامه ۲۴ فرمانده سپاه به خاتمی و هشدار درباره توطئه، پیام رهبری و فراخوان بسیج مردمی برای مقابله با فتنه بود. فتنه ۱۸ تیر نشان داد که جریانهای برانداز از ابزار رسانه و فضای دانشگاهی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند، سکوت مسئولان در برابر آشوب به معنی تشویق آن است و هوشیاری مردم و رهبری نظام، تنها سد مقابل توطئههای پیچیده است. این رویداد، الگویی برای فتنههای بعدی مانند فتنه ۸۸ شد، اما شکست آن ثابت کرد که ملت ایران در لحظات حساس، پاسدار ارزشهای انقلاب هستند.
پایان پیام
همراه ما باشید در پیام رسان های ایتا بله
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.


