
ترامپ یا جو بایدن و سیاست خارجی ایران اسلامی
علیرضا دهشیری
آمریکاییها در روز۳ نوامبر۲۰۲۰ (۱۳آبانماه۱۳۹۹) برای انتخاب چهل و ششمین رئیسجمهور این کشور روانه حوزههای اخذ رای خواهند شد. «دونالد ترامپ»، بهعنوان کاندیدای جمهوریخواهان و «جو بایدن» بهعنوان کاندیدای دموکراتها به رقابت نهایی خواهند پرداخت. البته شکست رئیسجمهور مستقر در آمریکا همواره امر دشواری بوده است؛ بهویژه آنکه بایدن با ضعفهایی همچون سن بالا، قوای جسمانی آسیبپذیر و اتهاماتی نظیر فساد مالی و رانتخواری خانوادگی مواجه است. به هرحال هرکدام پیروز انتخابات شوند، تفاوتی برای عموم مردم اعم از جامعهی جهانی و حتی خود آمریکا نمیکند و هیچ تغییری رخ نخواهد داد. چون آنها بهدنبال منافع خود و اسپانسرهای خود که همان تراستها و صاحبان قدرت و ثروت است، هستند.
بنابر این هرکس در ساختار نظام سیاسی آمریکا رئیس جمهور شود قطعا روابط خوبی با کشورهایی که نظام اسلامی در آنها حاکم است برقرار نخواهند کرد. چون نظام حاکم در کشورهای اسلامی مانند ایران مبنتی بر ایدئولوژی اسلام است که در پی تعالی انسانیت انسان است و نه تنها بهدنبال منافع شخصی افراد نیست بلکه بشر را از این امر نهی کرده است. بر خلاف نظام لیبرالیسمی که اصلا زندگی اجتماعی را برای دستیابی به منافع شخصی افراد میپذیرد و در آن یک روحیه استکباری وجود دارد.
بنابر این همیشه میان ساختارها و نظامهایی که مبتنی بر لیبرالیسم است با ساختارها و نظامهای اسلامی تضاد وجود دارد. لذا هر کس با هر روحیه، منش و روشی رئیس جمهور آمریکا شود غیر از دشمنی با ایران اسلامی به چیز دیگری فکر نمیکند. بنابر این کشور ایران باید بر اساس فرامین دین مبین اسلام عمل کند و موضع خود را در سیاست خارجی طبق آموزههای قرآنی اتخاذ نماید.
با توجه به دشمنی مستکبران و طاغوتیان با انسانیت انسان و آرمانهای والای فطری قرآن مجید با هشدار به جامعهی مؤمنین درباره طاغوتیان ضمن دستور به استکبارستیزی؛ «فاجتنبوا الطاغوت» دستوراتی را در این راستا صادر کرده است که این دستورات به عنوان واجب شرعی و عقلی باید مبنای سیاست خارجی ما در مقابل آمریکا به عناون نماد استکبار قرار گیرد. این دستورات به اختصار عبارتند از: جلوگیری از نفوذ آنان در جامعهی ایمانی: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکمْ»(آلعمران،118)؛ اعتمادنکردن به آنان: «وَ لا تَرْکنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا»(هود،113)؛ مراقبت برای سلطه نیافتن آنان بر جامعه ایمانی: « وَ لَنْ یجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»(نسا،141) و به ولیجه نگرفتن آنان «وَ لَمْ یتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنینَ وَلیجَةً»(توبه،16) یعنی اینکه کسی در انسان نفوذ داشته باشد و از نفوذش برای جهتگیری اندیشهی انسان استفاده کند و قرآن جامعهی بشری را از این که مستکبرین و ظالمین را به ولیجه بگیرند نهی کرده است. در ادامه قرآن کریم توجه به این هشدارها را شرط ایمان به خدا و انسانیت دانسته است؛ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکمْ وَ إِخْوانَکمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکفْرَ عَلَى اْلإیمانِ وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ مِنْکمْ فَأُولئِک هُمُ الظّالِمُونَ»(توبه23) زیرا این افراد و گروههای اجتماعی که قرآن کریم از آنان یاد میکند، در یک کلمه انسان را از "عبودیتِ الله" جدا و روحیه استکباری را در وجود افراد و به تبع آن در جامعه تقویت و حکمفرما می کنند.
ادامه در پرتوی سخن شماره 982
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .