سيدعبدالمجيد اشكوري
در پی حملاتی که در این ایام به حضرت علامه آیتالله مصباح(ره) میشود بر آن شدیم چرایی این مسئله را بررسی کنیم.
«يَا أيُها الَّذِينَ آمَنُوا استَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُم لِمَا يُحيِيِكُم»(انفال/ 24)
انبياي الهي ما را به امر عقلاني و واقعي دعوت ميكنند؛ كه اگر پاسخ مثبت به اين دعوت داده شود، باعث حيات طيبه انساني(فردی و اجتماعی) ميشود.
انسانهاي عاقل با اجابت اين دعوت، نبوي و علوي شده و فرزند معنوي آنان و داراي شناسنامه و هويت جديد(الهي) ميشوند؛ و به دليل داشتن تولي و تبري، با دشمنان خدا، عقل و حقيقت درگير شده و عنوان مجاهدان في سبيلالله را ميگيرند؛ و از آنجا كه محب مسير صراط مستقيم هستند، هيچگاه به دنبال تغيير اين مسير نيستند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»(احزاب/ 23) و چون به دنبال حاكميت الهي هستند، اگر بر جامعه حاكم شوند: «أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنكَرِ»(حج/ 41) محقق ميشود.
خداوند نيز وعده داده كه اين گروه را موفق به داشتن معرفت(علم) و عمل صالح گرداند. از همينرو اينان به دو بال سعادت كه علم و عمل است دسترسي مييابند و بر همين پايه، به دو خصوصيت شديدالربط بالحق و رابط بين خلق و حق را براي نجات آنها. دست ميیابند.
اما در مقابل، انسانهاي جدا از حقيقت، عدالت و معنويت (اومانيستها)، كه بر اساس غلبه ميل و هواي نفساني عمل ميكنند، خود را ميزان آغاز و پايان ميدانند. بدترين صورت نفسانيت اين است كه نفس اماره انسان بر خود و جامعه حاكم شود و روابط و مناسبات و ساختارها بر اساس آن شكلگيري شود. اين افراد به دليل روحيه استكباري، اگر بر فرد و جامعه حاكم شوند، فساد ميكنند: «و اذا تَوَلّی سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ و النَّسل»(بقره/ 205)؛ و از آنجا كه نفسانيات، از پشتوانه عقلاني برخوردار نبوده و قابل دفاع منطقي نيست، به جاي استدلال، مغالطه ميكنند تا امور نفساني را عقلاني جلوه دهند؛ و از سوي ديگر به تخريب شخصيتهاي الهي ميپردازند.
امروز دوستان نگرانند كه رسانههاي بيگانه و آنان كه در لانه شيطان سكني گزيده و ضمن يدك كشيدن عنوان روشنفكري، حاضر به گرفتن كوچكترين موضعي در مقابل جنايات آمريكا و اسرائيل نيستند، به برخي از شخصيتهاي برجسته علمي و اخلاقي حملهور شده و آنها را با استفاده از انواع مغالطات تخريب ميكنند. به اين دوستان ميگويم: اينها نه تنها با اين شخصيتها بلكه به انبياء و اولياي الهي نيز سر ستيز دارند؛ به اين پندار كه: «لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ»(صف/8) اما وعده خدا حق است: «وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ»(صف/8).
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .