هادی قطبی
اخیرا در فضای مجازی توصیههایی مبنی بر عدمورود برخی از افراد به عرصه ریاست جمهوری ارائه میشود. در این باره نكاتی گفتنی است كه عبارتند از:
یك: بسیاری از این توصیهها، بدون توجه به قصد خدمت افراد است. ویژگیهای اجتماعی و سیاسی برای این افراد شرایطی را ایجاد کرده که این افراد با احساس تكلیف وارد صحنه میشوند. از همینرو در تحلیل رفتار این افراد، باید به این نكته توجه كرد كه آیا تكلیفی متوجه آنها شده است یا خیر؟ در همین رابطه باید توصیهكنندگان، به این میزان از توانمندی آن افراد برای تشخیص تكلیف شرعی آنها، اعتماد كنند.
دو: گاهی از مواقع به دلیل عدموضوح شرایط زمانه، شرایط و توانایی تصمیمگیری برای افراد به وجود نیامده است كه آیا تكلیفی متوجه آنها میشود یا نمیشود؟ لذا این افراد نمیتوانند از هم اكنون موضع خود را مشخص نمایند. به طور مثال گاهی شرایطی به وجود میآید كه اگر این فرد كاندید نشود، جبهه رقیب رأی میآورد و گاهی اینگونه نیست. لذا این فرد در صورت اول، مكلف به كانداتوری میشود و در صورت دوم تکلیفی بر عهدهی او نیست. از همین رو تا زمانی كه شرایط مشخص نشود، این فرد نمیتواند تصمیم بگیرد و توصیهكنندگان هم نمیتوانند برای او از هماكنون تكلیف مشخص كنند؛ چه رسد به اینكه با شائبهسازی از هماكنون فضایی به وجود آورند كه اگر توصیه شونده آمد، علامت قدرتطلبی او تلقی شود! اگر چه ایجاد این شائبه را به گردن دیگران بیندازند.
سه: با توجه به نكات فوق، نباید با مدیریت ذهن دیگران و طرح گمانهها و حدسیات خود، افراد دلسوز و سیاستمداران متعهد را در معذوریت گذاشت و برای انجام وظیفه مانعتراشی كرد. بگذاریم فضای باز انتخابات برای افراد مدیر و عادل و باتقوا نیز سالم بماند و از شائبههای ناصحیح مانند برچسبهای قدرتطلبی و فرار از مسئولیت و... پرهیز كرده و در زمین جبهه مقابل بازی نكنیم.
باید توجه كنیم كه طرح شبهات و سوالات باعث نشود در زمانی كه نیاز به ورود خواص داریم، از چالشی كه ایجاد كردهایم عقبنشینی كرده و دچار خلا تئوریك شویم.
نكته آخر اینكه: از دوستان انقلابی و متعهد در شرایط فعلی انتظار میرود كه به جای تعیین تكلیف برای افراد، بیشتر به موضوع مشاركت حداكثری بپردازند و جامعه را نسبت به آسیبهای عدممشاركت و فوائد مشاركت و تأثیر آن بر افزایش اقتدار ملی و دفع موانع و دشمنیها آشنا سازند.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .