به گزارش دفتر ارتباطات فرهنگی ، از ابتداي شكل گيري مبارزات خويش به صورت صريح و قاطع بر لزوم رعايت صحيح آموزه ها، ارزشها و موازين اسلامي تاكيد داشتند. به عنوان نمونه در مورد حجاب بر خلاف آنچه كه ادعا شده ايشان در مصاحبه خود به آزادي حجاب در جمهوري اسلامي، اشاره كرده اند، مروري بر بيانات و مصاحبه هايي كه در آن مقطع زماني انجام گرديده مبين عدم صحت چنين ادعايي است. در ادامه به اين موارد مي پردازيم: يكم .
پاسخ محكم امام به زن خبرنگار در فرانسه 3 بهمن ۱۳۵۷- نوفل لوشاتو – [خبرنگار زن:] «چون مرا به عنوان يك زن پذيرفته ايد، اين نشان دهنده اين است كه نهضت ما يك نهضت مترقي است؛ اگرچه ديگران سعي كردند نشان دهند كه عقب مانده است. فكر ميكنيد به نظر شما آيا زنان ما بايد حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چيزي روي سر داشته باشند يا نه؟ » [امام:] «اينكه من شما را پذيرفته ام، من شما را نپذيرفته ام! شما آمده ايد اينجا و من نمي دانستم كه شما مي خواهيد بياييد اينجا! و اين هم دليل بر اين نيست كه اسلام مترقي است به مجرد اينكه شما آمديد اينجا! اسلام مترقي است.
مترقي هم به اين معني نيست كه بعضي زنها يا مردهاي ما خيال كرده اند. ترقي به كمالات انساني و نفساني است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملكت است نه اينكه سينما بروند و دانس بروند و اينها ترقياتي است كه براي شما درست كرده اند و شما را به عقب رانده اند؛ و بايد بعداً جبران بكنيم. شما آزاديد در كارهاي صحيح. در دانشگاه برويد و هر كاري كه صحيح است بكنيد؛ و همه ملت در اين زمينه ها آزادند. اما اگر كاري خلاف عفّت بكنند و يا مضر به حال ملت -خلاف مليت- بكنند، جلوگير مي¬شود؛ و اين دليل بر ترقي اسلام است.» (صحيفه امام، جلد 5، صفحه ۵۲۰-۵۲۱.) دوم . مصاحبه با امام - 7 بهمن 1357- [خبرنگار فرانسوي]: «برخى از رسوم اسلامى مانند حجاب اجبارى رها شده است. آيا در جمهورى اسلامى از نو اجبارى خواهد شد؟» امام خميني: «حجاب به معناى متداول ميان ما، كه اسمش حجاب اسلامى است، با آزادى مخالفتى ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت مىكنيم كه به حجاب اسلامى روآورند.
و زنان شجاع ما ديگر از بلاهايى كه غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمدهاند و به اسلام پناهنده شدهاند.» (صحيفه امام، ج5، ص541) بنا براين نه تنها حضرت امام وعده به آزادي حجاب نداده اند بلكه از بي حجابي به عنوان موضوعي كه مخالف عفت جامعه اسلامي است، نامبرده و بر لزوم تلاش نظام اسلامي براي اصلاح اين معضل تصريح مي نمايد. همچنين و بالاتر از اين در خاطره يكي از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » ميخوانيم: «در مورد حجاب هم وقتي از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. يك بار در مهران، پايم صدمه ديد و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم.
امام فرمودند: اگر چادر نداريد، بگويم احمد برايتان بخرد. عرض كردم: نه حاج آقا! چون به كوه ميرفتم و اسلحه روي دوشم بود و فشنگ به كمرم و قمقمه به پهلويم و گاهي هم بايد سهپايه تيربار را روي دوش ميگرفتم، چادر سركردن برايم دشوار بود. فرمودند: چادر براي زن بهتر است. من از آن روز چادر سر كردم.»(مصاحبهء سايت ساجد با طاهره حديده چي) پس ديده مي شود كه امام خميني، هرگز وعده نداده اند كه بعد از انقلاب، حجاب آزاد خواهد بود. بحث حجاب از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي مورد توجه بسياري از فعالان سياسي و اجتماعي قرار گرفت و روزهاي سرد 15 تا 27اسفند سال 57 با تنور اين مسئله به شدت داغ شد. حضرت امام(ره) در اين روزها در اقدامي با صلابت از وضعيت حجاب در ادارات دولتي گلايه كردند و خواستار سامان دهي فوري به اين اوضاع شدند. ايشان در اين باره فرمودند: «زنان اسلامي بايد با حجاب اسلامي بيرون بيايند. نه اينكه خودشان را بزك كنند.
زنها هنوز در ادارات با وضع پيشين كار ميكنند. زنها بايد وضع خودشان را عوض كنند... به من گزارش دادهاند كه در وزارتخانههاي ما زنها لخت هستند و اين خلاف شرع است. زنها ميتوانند در كارهاي اجتماعي شركت كنند ولي با حجاب اسلامي.» اين سخنان بهسرعت با تظاهرات اعتراضآميز جمعي از زنان تهراني در مناطق شمال، مركز و غرب شهر مواجه شد، بهطوري كه عكس اين تظاهرات در كنار تيتر يك روزنامههاي 17 اسفند قرار گرفت. «خواست امام اين است كه حجاب اسلامي در مملكت بايد رعايت شود.» شعار زنان معترض اين بود كه حجاب، پاكي نميآورد و حجاب هر كس در نهاد اوست. سخنران مراسم نيز معتقد بود از آنجا كه زنان و مردان هر دو براي پيروزي اين انقلاب تلاش كردهاند، پس هر دو بايد آزاد باشند.
اين مخالفتها در روزهاي بعد نيز ادامه پيدا كرد. دختران در بعضي مدارس تهران تظاهرات كردند. كاركنان زن هواپيمايي ملي ايران به اين فرمان معترض بودند. جمعي از زنان كارمند در تهران و برخي شهرهاي بزرگ نيز به اين اعتراضات پيوستند. البته اين حركتهاي معترضانه از سوي جمعي از موافقان فرمان امام نيز بي پاسخ نماند و درگيريهاي لفظي در برخي مواقع بين دو گروه شدت ميگرفت و گاه تندروييهايي نيز از سوي نيروهاي انقلابي گزارش ميشد. شعار «يا روسري، يا توسري» در همين مقطع زماني مطرح شده بود و در روزنامهها نيز بازتاب داشت. حجتالاسلام اشراقي، داماد امام، همان روز (هفدهم اسفند) در مصاحبهاي با راديوي انقلاب اسلامي، مواضع امام را تشريح كرد. «من فكر ميكنم اين كار صحيح نباشد كه عدهاي بخواهند با تندروي و شدت عمل جلوي خانمها را بگيرند.
بايد حجاب رعايت شود و قوانين اسلامي مو به مو اجرا گردند و در همه مؤسسات و ادارات و مدارس و دانشگاهها به اين موضوع توجه شود. اما حجاب، بايد در نظر داشت كه به معني چادر نيست. همانقدر كه موها و اندام خانمها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شكلي، مهم نيست. چادر چيز متعارفي است و بسيار خوب است، اما بهخاطر طرز كار و نوع كار خانمها شايد گاهي پوشاندن بدن و مو به طريق ديگر هم حجاب باشد، حرفي نيست. بايد طبق نظر مبارك امام حجاب اسلامي در سطح كشور توسط خانمها با اشتياق اجرا شود... در مورد اقليتهاي مذهبي هميشه نظر مبارك امام اين بوده كه آنها از هر حيث مورد احترام و حمايت باشند. اما اگر خانمهاي اقليتهاي مذهبي هم رعايت حجاب اسلامي را بكنند چه بهتر.»
(كيهان 17 اسفند 1357) در اين مواضع نيز ضمن رد تندرويها بر لزوم رعايت حجاب تأكيد شد، اما تلاش شد تا رنگ و بوي اجبار از اين فرمان برداشته شود. اعتراضات ادامه يافت. روز شنبه 19 اسفند تجمعي از زنان معترض در مقابل دادگستري تهران تشكيل شد، اما اين بار، موافقان فرمان امام كه طي روزهاي گذشته بهطور پراكنده عليه معترضان شعار ميدادند، حضور پررنگتري داشتند؛ بهطوري كه نيروهاي كميتههاي انقلاب دستور داشتند از زنان معترض در مقابل مردم خشمگيني كه خواستار رعايت حجاب در جامعه بودند، مراقبت كنند. دفتر امام خميني(ره) اطلاعيهاي صادر كرد كه با مزاحمين بانوان به شدت برخورد خواهد شد. «در مورد حجاب، اجبار در كار نيست» در بيستم اسفند مصاحبه با آيتالله طالقاني درباره حجاب زنان، تيتر يك روزنامهها شد: «... [حجاب] ساخته من و فقيه و ديگران نيست؛ اين نص صريح قرآن است. آن قدري كه قرآن مجيد بيان كرده، نه ما مي توانيم از حدود آن خارج شويم و نه زناني كه معتقد به اين كتاب بزرگ آسماني هستند.
ايشان درباره حجاب زنان در ادارات گفت: اسلام، قرآن و دين مي خواهند شخصيت زن حفظ شود؛ اين حركت انقلابي است. كي در اين راهپيمايي ها، خانم ها، خواهران و دختران ما را مجبور كرد كه با حجاب يا بي حجاب بيايند؟ خودشان با احساس مسئوليت اسلامي كه اين لباس يكي از شعارهاي اسلامي و ايراني است، اصالت خودشان را نشان دادند ... هو و جنجال راه نيندازند. همانطور كه بارها گفتيم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محيط جمهوري اسلامي محفوظ خواهد ماند و از آنها خواهش ميكنيم كه با لباس ساده با وقار، روسري هم روي سرشان بيندازد بهجايي برنميخورد. اگر آنهايي هم كه ميخواهند مويشان خراب نشود، اگر روي مويشان روسري بيندازند، بهتر است و بيشتر محفوظ ميماند... چه جنگها، چه قتلها، چه فجايع كه تا يك سال قبل دائما هر روز يك قسمت از اخبار روزنامهها همين فجايع بود. منشاء اينها كي بود؟ منشأ اينها از كجا بود؟ غير از همين تحريكات بيجا بود؟... خطري كه حس ميكنيم اين است كه زنها دوباره به ابتذال برگردند. حجاب حكم ضروري دين است. منظور امام و علما اين نيست كه زن خانهنشين باشد. اجباري حتي براي زنهاي مسلمان هم نيست.
چه اجباري؟ حضرت آيتالله خميني نصيحتي كردند مانند پدري كه به فرزندش نصيحت ميكند، راهنمايياش ميكند كه شما اينجور باشيد به اين سبك باشيد...» در واقع، آيت الله طالقاني با بياني نرم و پدرانه از زنان لائيك خواست براي مصلحت خودشان هم كه شده روسري بر سر كنند و اين همه جار و جنجال راه نيندازند. پس از سخنان آيت الله طالقاني و نيز گسترش تحركات زنان سكولار، دادستان وقت تهران اعلاميه اي در حمايت از زنان مزبور صادر كرد.
امام خميني(ره) نيز روز 21 اسفند، موضعگيري آيتالله طالقاني در مورد حجاب را تأييد كردند و تظاهرات زنان معترض بعد از آن متوقف شد و اعلام كردند كه به خواسته خود يعني غير اجباري بودن حجاب رسيدهاند. از سخنان حضرت امام و آيتالله طالقاني و ساير موضعگيريهاي موافقان حجاب در آن مقطع زماني چنين برميآيد كه علماء و اكثريت مردم حاضر نيستند نحوه پوششي كه پيش از پيروزي انقلاب رايج بود را بيش از اين تحمل كنند، اما كاملا اميدوارند كه توصيه به حجاب در آن شرايط ويژه انقلابي مؤثر باشد. در آن سالها حجاب نه تنها با نگاه ديني كه با نگاه انقلابي حتي براي ماركسيستها نيز يك ارزش و نماد مبارزه با امپرياليسم محسوب ميشد و همين موقعيت بود كه زنان بيحجاب را در اقليت عددي و فكري قرار ميداد.
بنابراين اميد آن بود كه بيبندوباريهاي گذشته تكرار نشود و اين زنان نيز با رغبت، حجاب اسلامي را بپذيرند. و در نهايت بعد از گذشت چند سالي و فراهم شدن موقعيت در سال 1362 قانون الزامي بودن حجاب به تصويب رسيد.
:منبع:اندیشه سیاسی